میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میهمان» ثبت شده است

گاهی فکر می کنم

بعضی ها هم هستند

که خدا به آنها می گوید

من غیر از تو کسی را ندارم...

.

.

.

.

اما امروز آمدم بگویم :

خدایـــــــــــــــــــا جز تـــو کســـــــــی را ندارم

۴۱ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۱:۳۷
وحید

...در خون کشید قافیه ها را ، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
اوکهکشان روشن هفده ستاره بود...

صلی الله عَلَیک
و علی روحِک
و بَدَنِک ...

فقط خدا می داند بر این روح و بدن چه گذشت
فقط خدا باید خودش بر روی زخم هایت مَرهَم بگذارد
کار هیچ کس نیست ...
***********************************************************
 حسین من ... حسین من ... حسین من...

 بُگذار صدایت کنم ... بُگذار برایت گریه کنم ... بُگذار برایت ناله کنم

 چیز زیادی نمی خواهم
 بُگذار برایت بمیرم . همین ...

۳۸ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۳ ، ۱۱:۱۵
وحید

دم صبحی

باز

از کوچه ی باران خورده ی ما

عطر قدم های تو

بلند شده بود ...

۵۵ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۳:۲۷
وحید

                                                                      علی جان

زیباترین تجارت عالم در این بود

ما را صدا زنند به محشر غلام تو


نقل است در وسط یکی از جنگ ها که حضرت داشت با دشمن می جنگید، یکی از دشمنان به او گفت: «... یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ هَبْنِی سَیْفَکَ ...» «یا علی، شمشیرت را به من ببخش!» در همان وقت، حضرت شمشیرش را به او تعارف کرد. او هم شمشیر را گرفت و حضرت بی شمشیر ماند. آن مرد تعجّب کرد و گفت: برای چه در بحبوحة جنگ شمشیرت را به من دادی؟
                              فرمود: محال است ما درخواست کسی را رد کنیم.
آن مرد از این رفتار امیرالمؤمنین علیه السّلام حیرت زده شد. از اسب پایین آمد و رکاب مرکب حضرت را گرفت و گفت: عجب دین خوب و اخلاق نیکی داری! مرا مسلمان کن! من اصلاً برای چه با تو می جنگم؟!
                                                                              " بحار الأنوار / ج 41 / ص 6"

پی نوشت :

- پیام غدیر تمسک به امام زنده است .

تجدید تمسک با امام زمان (عج) به کلیه دوستان ولایتی مبارک باد .

- هفته گذشته و ایام عرفه رو تهران نبودم و متاسفانه نتونستم مطلبی بنویسم ، هر چند برای عرفه خیلی حرف داشتم .

- ان شاء الله در اولین فرصت کامنتهای عزیزان و پاسخ میدم و به وبلاگهاشون سر میزنم .

- تو این عید بزرگ ما رو دعا کنید . 

۲۵ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۶:۰۰
وحید

نقطه علامت پایان جمله است.

اما بعضی جمله ها با یک نقطه تمام نمی شوند

باید هی نقطه بگذاری جلویشان

نگذاری ادامه پیدا کنند ...

.....................

یا شهامت این را داشته باشی که نقطه ها را برداری و...

هرچه باداباد ......

" دوســــــــــــت دارم "

۷۰ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۰
وحید

این روزها را دوست دارم

این روزهایی که چشمانم به نگاه توست ...

این روزهای انتظار ...

.........................

بعضی ها هم چشم هایشان را مسلح کرده اند

به سلاح اشک...

توکل ...

توسل ...

پی نوشت :

- خدایا ؛ دلی که تو را دارد ، تردید در آن راه ندارد ...

۳۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۲:۳۰
وحید

بعضی وقتها سلام یعنی خداحافظ ...

چه زیبا شروع شد

اما افسوس

زود تمام شد ...

ناراحت نباش علی جان

گرفتن هدیه مهم بود

یک ثانیه با فاطمه بودن ، به تمام عالم می ارزد

فاطمه (سلام الله علیها) هدیه الهی بود ...

پی نوشت :

- زیباترین تقارن تاریخ را نگر ... کوثر بدست ساقی کوثر رسیده است ... این تقارن زیبا نصیبتان .

- امروز هم روز عقد یه رفیق خیلی خیلی عزیزه ، براش از خدا آرزوی خوشبختی دارم .

۴۹ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۴:۰۱
وحید

خوشا روزی که گرم جنگ بودیم 

میان رنگها بی رنگ بودیم 

دل هرکس شهادت را طلب داشت 

حدیث عشق و مستی را به لب داشت 

خوشا تنهایی شبهای سنگر

که دل بود و تمنا بود و دلبر

پی نوشت :

هفته دفاع مقدس گرامی باد

۳۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۱۵:۲۴
وحید

بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری (حفظه الله) که فکر کنم حدود 11 مرتبه در مورد موضوع بسیار مهم جمعیت و متاسفانه کاهش رشد جمعیت در کشور فرمایش داشتند تصمیم گرفتیم جشنواره ای برای اولین بار در کشور با عنوان " ایران جوان بمان "  پیرامون بحران پیری و مشکلات جمعیتی برگزار کنیم .

این جشنواره با موضوعات و بخشهای مختلف برگزار میشه که در ادامه مطلب بهش اشاره میکنم. امیدوارم همه دوستان و دلسوزان دین و کشور در این زمینه فعالیت کنند و علاوه بر انعکاس در سایتها و وبلاگهای شخصی ، از تمامی ظرفیت ها برای انعکاس این مقوله مهم استفاده کنند .

۴۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۲۰
وحید

غروبه...





...................


کاش وقتی آدما دلشون خیلی خیلی تنگ می شد
می مردن ...

پی نوشت :

این روزها ، بیشتر به دلم نگاه کن 

امــــــــــــــام حــــــــــــــاضـــــــــــرم ...

۴۱ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۰
وحید

در ازدحام تمام پَرسه های دلم
بدنیال استجابت دعای آرزویم
چله نشین امیدم شده ام
اما...
اما تو بودی و دانسته هایت فزون تر از من...
و انحنای نگاه مهربانت
که تا دست نیافتنی ترین فرازهای دلواپسی ولایت گونه ات
اوج گرفت
و مرا از حضیض بی صبری
به امید زمزمه ان مع العسر یسری نشاند
و برایم رضا برضائک را تفسیر کرد
ای رئوف ترین رضایت دل

پی نوشت :
امام مهربانم ؛
امشب نگاه دلم به نگاه توست ...
- میلادش مبارک
۵۳ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۰۰
وحید

چند روز پیش سالگرد حاج آقا بود و من بعلت سفر ، مشغلات کاری و ... نتونستم از ایشون بنویسم . آیت الله سیبیویه از خوبای بی ادعایی بودند که در محل ما زندگی می کردند و خداوند توفیق ِ استفاده از ایشون و هر چند کم بهم عنایت کرد .

نوشتن از احوالات ایشون ساده نیست و از من ناچیز برنمیاد ، برای همین به پخش کلیپی از ایشون بسنده میکنم

پی نوشت :

- دهه کرامت و تبریک عرض میکنم

- چند وقتیه با رفقا در حال تدارک جشنواره ای در خصوص رشد جمعیت با عنوان " ایران جوان بمان " هستیم که وقت زیادی و ازمون گرفته که ان شاء الله بزودی در خصوصش مینویسم .

۴۷ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۱۵
وحید

یا خیر حبیبٍ و محبوب...

ای کسی که وقتی دوست های جدید پیدا می کنم

باز هم دوستم داری

و منتظرم می مانی...

.............

فقط می خواستم صدایت کنم.... همین...

پی نوشت :

- نوشتن این پست دلیلی داشت که من میدونم و خدام

- امروز بعد از ظهر توفیق شد با یکی از رفقا رفته بودیم بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها ، این رفیقم چند سالی تهران نبود و قدیما پارکاب هر هفته بهشت بود . سر مزار شهید آوینی به دور و برش نگاه میکرد و گریه می کرد ، با خودم می گفتم :

آدم باید قدردان باشه 

گاهی نعمت پیش ماست اما حواسمون نیست

چه روزهای خوبی تو زندگی ماها میان و میرن و اگر خوب استفاده نکنیم از دستمون میرن

۷۸ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۴
وحید

همه ی پنجره ها و جاده ها

همه ی کوه ها و غروب ها

همه ی بی خبری ها و چشم به راهی ها

همه ی بغض ها و دلتنگی های عالم یک طرف

غروب های جمعه یک طرف ...

پی نوشت :

غروب هم بی تو دلش گرفته 

مثل این روزهای من که غروب ِغروبه 

*********************************************************

- سالگرد شهید باباییه ، یادش بخیر و گرامی ... امروز مقدار از شوق پرواز و دیدم ، به حال شهدا باید همیشه غبطه خورد .

- دیروز هم توفیق بود برم بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها ، احساس میکردم باید حتما برم ، با خودم می گفتم تو هر شرایطی نباید ازشون دور بشی .

- مدتی بخاطر انجام کار بسیار مهمی در محل کار ، بسیار سرم شلوغ بود و از سویی هم حالی برای نوشتن نداشتم.

- تعدادی کامنت هست که باید تائید کنم و به وب عزیزان هم سر بزنم که ان شاء الله بزودی خدمت میرسم .

۵۲ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۰
وحید

تازه داشت یخ های بینمون باز می شد...

تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری باهات حرف بزنیم

تازه داشتیم یاد می گرفتیم برات شیرین زبونی کنیم

تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری یه چیزی ازت بخوایم

این که قبلش یک عالمه برات زبون بریزیم

بشینیم از شب تا صبح ، هزار جور ازت تعریف کنیم

هی بگیم تو بهترین کسی هستی که ...( یا خیرالله یا إله الله یا...)

تو تنها کسی هستی که می تونی...

حتی نقطه ضعف هاتو فهمیده بودیم

فهمیده بودیم که اگر گریه کنیم تو دست هاتو بالا می بری ...( سلاحه البکا)

فهمیده بودیم اگر اشک توی چشممون جمع بشه ، زودی آشتی می کنی ...(یا حبیب الباکین )

فهمیده بودیم اگر امیدی بهت داشته باشیم تو دلت نمیآد نا امیدمون کنی (ارحم من رأس ماله الرجا)

حتی یاد گرفته بودیم چه جوری دلتو بسوزونیم و ازت امان نامه ی آتیش بگیریم

یاد گرفته بودیم مثل بچه ها که دستشونو بالای سرشون می گیرند که کتک نخورند؛

قرآن و بذاریم روی سرمون و هی به جون عزیزهات قسمت بدیم

خیلی چیزها یاد گرفته بودیم

یاد گرفته بودیم با تو زندگی کنیم ...

کجا می خوای بری عزیز دلم

نرو ...

۹۵ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۱
وحید

                                                                                                                                                                                                                                                                         

حرفی برای گفتن ندارم ...

فقط راهپیمایی روز قدس و فراموش نکنید .

۶۲ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۵
وحید

شاید هیچ کس در جهان به اندازه ی تو درخت نکاشته باشد؛
مدینه را تو نخلستان کردی
اما
تو نیامده بودی که فقط درخت بکاری ...

شاید هیچ کس درجهان به اندازه ی تو چاه نکنده باشد؛
اما
این همه چاه عمیق
حتی برای یک آه عمیق
چقدر کوتاه بود
آه ...
امروز آه تو دامن عالم را گرفته است

پی نوشت :

- دعامون کنید لطفا ...

۴۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۰
وحید

و تو هیچ وقت نتوانستی به زبان بیاوری
که شکسته شدن حرمت یک زن مقابل همسرش
با یک "مرد" چه می کند
جز همان لحظه ی آخر که گفتی :


فـــــــــزت و ربــــــــــــــ الکـــــــــعبـــــــــه

۳۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۳ ، ۰۴:۱۶
وحید