میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

"مسلم: دلم گرفته مرتضی....دلم گرفته مرتضی.... این همه چراغ ....توی این شهر....هیچ کدوم چشم هامو روشن نمیکنه.... این همه چشم توی این شهر....هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.... این جا همه می دَوند که زنده بمونند ...هیچ کس نمی دَوه که زندگی کنه...... این شهر همش شده زمین...دیگه آسمونی نداره توی این شهر...من دلم آسمون میخواد مرتضی...
مرتضی: وقتی دلت آسمون داشته باشه...چه توی چاه کنعان باشه... چه توی زندان هارون...آسمون آبی بالاسرته......"

" گوشه ای از دیالوگ فیلم خداحافظ رفیق "

دیگه آسمون این شهر آبی نیست ...

دیگه آسمون این شهر ستاره نداره ...

دیگه رنگ آبیش و غبار دو رویی و ریاء گرفته ...

خوش به حال اونایی که رفتند و زیر این آسمون نفس نمی کشند ...

خوش به حال اونایی که رفتند و نمی بینند ارزشها رنگ عوض کرده ...

خوش به حال اونایی که رفتند و نمی بینند ملاک ارزشها جسمانی شده ...

خوش به حا اونایی که رفتند و نمی بینند همه چیز این شهر مادی شده ...

خوش به حال اونایی که رفتند و نمی بینند همه چیز این شهر ظاهری شده ...

خوش به حال اونایی که رفتند و نمی بینند که همه به خاطر و پست و مقام میخوانت ...

دیگه خوب بودن رنگ نداره ...

دیگه پاک بودن خریدار نداره ...

دل نوشت :

- از دیروز بدجوری دلم شکسته

- دیگه نفس کشیدن  زیر این آسمون برام سخت شده

- دیگه تحمل بودن تو این شهر و ندارم

- اون امیدی که بهش داشتم به نا امیدی رسید

-  اللهم الرقنی توفیق الشهاده فی سبیلک

 پی نوشت :

فردا میرم پیش آقام امام رضا (ع) ، اما نه مثل قبل ...

 

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۸
وحید

 

چند سال پیش اولین باری بود که  تو محل کارم دیدمش ، تو چهرش آرامش خاصی داشت ، مثل بعضی از جانبازها و اسرایی که بعضا همیشه ناراحت  و گلایه دارند ، گلایه ای نداشت .

بچه خوزستان بود و تو شرهانی اسیر شده بود . اما بعلت بدی آب و هوا  ،دکترها گفته بودند که به استان دیگه بره و تو اصفهان ساکن شده بود ، بدلیل بیماری که داشت  و باید زود به زود عمل می شد ، مجبور شده بود به دور از خانوادش تو تهران سکونت داشته باشه و زن و بچش تو اصفهان باشند . خودش بازنشسته یکی از دستگاههای دولتی شده بود که بخاطر بدهی های بانکی همه حقوقش کسر می شد و  دریافتیش حدود ۶۵۰ تومن بود (۶۵۰۰ هزار ریال) ، بخاطر اینکه جایی در تهران نداشت تو نمازخانه فرودگاه مهرآباد می خوابید .

در اثر مشکلات ناشی از اسارت ، یکی از کلیه هاش از کار افتاده بود و کلیه دیگش سنگ ساز و صعب العلاج شده بود . به من گفت دل داری که یک چیزی و ببینی ؟ گفتم : آره ، یه قوطی از کیفش درآورد که یه لوله در اون بود که دور تا دورش مثل دونه های تسبیح سنگ بسته شده بود . می گفت باید هر ۵ روز یکبار عمل جراحی بشه و این لوله در بدنش قرار بگیره که بعد از ۵ روز دیگه تعویض بشه . شرح عملهاش و که دیدم هر ۵ روز تحت عمل جراحی قرار گرفته بود که تو یکی از شرح عمل هاش نوشته شده بود که ۱۲۰ ثانیه قلبش از کار افتاد .

بسیار گرفتار بود و مشکلات فراوانی تو زندگیش داشت ، مشکلات مالی ، دوری از خانوادش ، دردهای شدید ناشی از بیماری که در اثر اسارت نصیبش شده بود و بیشتر بیشتر از اون دردها ،درد کم لطفی مسئولین !!!!!

وقتی ازش  پرسیدم گلایه ای نداری ، لبخندی زد و  آروم آروم اشک از چشمهاش سرازیر شد . گفت : زهرا ، زهرا مریضه ، پول ندارم عملش کنم . زهرا دختر ۱۰ سالش بود که بیمار بود .

اون روز تا شب حالم خراب بود ، دیدن همچنین شخصیتی که انقدر راضی به رضای خدا بود ، تلنگری بود در زندگی دنیایی خودم .

اگر بخوام از این بزرگوار بنویسم  فکر کنم بشه یک کتاب نوشت ، از زندگی و خاطرات جنگ و اسارت و خاطرات زندگی بعد از جنگ .

امروز بهش زنگ زدم و روز ورود اسراء به ایران و بهش تبریک گفتم ، دیدم چند روز پیش یکصد و بیست و چهارمین عمل جراحی و انجام داده . یک ساعت بعد با یه جعبه شیرینی به مناسبت همین روز اومد اداره و از دیدنش خیلی خوشحال شدم .

پی نوشت :

- الان حدود ۴ سالی هست که با این رزمنده و آزاده عزیز رفیق هستم و با هم رفت و آمد داریم .

- بخاطر اینکه دوست نداره ، اسمش جایی مطرح بشه از نوشتن اسم این عزیز معذورم .

- تلاشهای زیادی برای حل مشکلاتش شد ، که خدا رو شکر الان وضعیت بهتری از قبل داره .

- چند وقتی هم هست که کبدش هم دچار مشکل شده که براش دعا کنید .

دل نوشت :

- خدایا خودت میدونی که رضایت تو رو چقدر دوست دارم و شوق رسیدن به رضای تو در دلم موج می زنه .

- خدایا به منم یه صبری بده مثل ، رفیق اسیرم تا من هم از اسیری بند گناهام بیرون بیام .

- خدایا راضیم به رضای تو ، خودت بهتر میدونی چی تو دلم میگذره ...

آرومم کن .

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۵۳
وحید

السّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرِینٍ جَلّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً،

سلام بر تو اى همنشینى که چون پدید آید احترامش بزرگ،
و چون ناپدید شود فقدانش دردناک است.

"صحیفه سجادیه ـ دعای وداع ماه مبارک رمضان "

 

تمـــوم شد ...

و چقدر سخــته این جدایـــی ...

روزهای زندگــی در  شهری زیبــا و پاکـــ ...

روزهای میــهمانی صاحبخانــه ای مهربــان ...

و وقت جدایــی چقدر سخــت گذشت ...

و این جدایــی چــقدر بغض آلــود بود ...

**********************************************************

پی نوشت :

- عید فطر و تبریک عرض میکنم ، آرزو دارم تمام بندگیهاتون مورد قبول حضرت حق قرار گرفته باشه .

- سال گذشته در همین ساعت به همراه استاد عزیزمون و رفقا در مسیر زیارت امام مهربانی ها بودم و نماز عید و تو قطعه ای از بهشت خوندم و امسال توفیق یار من نشد .

آیت الله علم الهدی در خطبه های سال گذشته نماز عید سعید فطر در حرم مطهر رضوی فرمودند : عید فطر عید ضیافت الله و عید قربان عید لقاء الله است که انسان را به کمال بشری می رساند.

           چه می شود که یار من به عهد خود وفا کند               و این دل شکسته را دوباره با صفا کند

           گذشت ماه روزه و در انتظارم ای خدا                      که دل نماز عید را به مهدی (عج) اقتدا کند

- انشاء الله فردا نماز عید و به آقامون امام خامنه ای اقتدا میکنیم .

دل نوشت :

- ...

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۵
وحید