میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

سلام بر پیامبر خوبی‌ها.
سلام بر پیامبر عشق و ایمان و احساس.
سلام بر محبوب قلبهای خسته.
سلام بر مکمل پیامبران نسل بشر.
سلام بر گل سرسبد گلستان خلقت.
سلام بر پدر زهرای مرضیه (سلام الله علیها).
سلام بر پسر عم علی ِ عالی ِ اعلی، امیرالمومنین(علیه السلام).
سلام بر آخرین نور خدا، تابیده بر ظلمت انسان.
سلام بر خلق و خوی زیبایت .

و سلام بر او که رﺣﻤﺔ للعالمین بود ، هست و خواهد بود.

پی نوشت :

- مبعث مبارک ...

- از غریبی هیات ثامن الائمه (ع) بگم که امشب مداح نداشت ...

- از حال و هوای قدیم ثامن ...

- از دوستانی که شبهای میلاد ، شهادت ، مسجد و ... از یادشون رفته ...

- از رجبی که در حال رفتن است و نفهمیدم که چگونه گذشت ...

- از سید که گرفتاریهاش تموم نمیشه ...

- از توانا که چند ماهیه نیست شده !!!!!

- از هوای شهر که نفس کشیدن در اون سخت شده ...

- از دوستانی که ...

- از حضور کم رنگ رفیق راه ...

- از خودم ...

- از حال دلم که روز به روز بدتر میشه و نگاهی که منتظر یک امداد غیبیه ...

- از پایان نامم که فکرم و مشغول کرده ...

- از گره ای که باز نمیشه ...

- از امتحانات پی در پی الهی ...

- از حرف دلم که : مرا بی امتحان به غلامی قبول کن ...

- از خستگی ...

- از غربت ...

- یا رسول الله مددی ...

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۵۲
وحید


روز آخر ایام البیض بود

زمان مزد گرفتن معتکفین

اون روز به نیت اعمال ام داود زودتر از محل کار راه افتادم اما سر درد شدید باعث شد که اعمال و تو منزل به جا بیارم

غروب به نیت رفتن به مسجد راه افتادم اما 100 متری مونده بود به یکی از مساجد محل برسم ، احساس کردم نسیم هوا تغییر کرده ،

محله یه جور دیگه شده بود

جلوی مسجد که رسیدم دیدم یکی از شهدای گمنام و آوردند دیگه نتونستم حرکت کنم ،

یه گوشه ای ایستادم یاد حرفهای استادم افتادم که می فرمودند :

" حضور مومن در یک جمع باعث آرامش افراد میشه "

چه زیبا این تک ستاره همه رو دور خودش جمع کرده بود ...

چه زیبا همه در گردش میچرخیدند ...چه زیبا بود عوض شدن رنگ محلمون ...

و چه زیبا بود آرامش افراد ...

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

فکر عشق، آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد

پی نوشت :

- خدایا این روزها از همیشه بیشتر بهت احتیاج دارم ...

- خودم و سپردم به خودت ...

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۳
وحید

دوست دارم سرخط باز قلم بگذارم 

باز هم سمت حرم چند قدم بگذارم

شعر خشکیده ، غزل روی لبم جاری کن

تشنه ام محض رضای خودتان کاری کن

دوست دارم بنشینم دو سه خط گریه کنم

و در آغوش ضریح تو فقط گریه کنم

زخمی ام زخم مرا کاش تو مرهم بشوی

می شود ضامن این بی سر و پا هم بشوی ؟

سلام امام رضا (علیه السلام)

چند روزی حالم اصلا خوب نیست ، خیلی دلم می خواد برم زیارت آقام امام رضا ...خانواده هم چند روز پیش رفتند مشهد ، اما من به خاطر مشغله های کاری نرفتم ، گفتم با پرواز میام اما وقتی پیگیر بلیط شدم همه جاها پر شده بود و من موندم با حال خرابم ...                                                               

امروز ظهر مشغول کاری بودم که یکی از اقوام زنگ زد و گفت بلیط برای مشهد رزرو کردم و ازم خواست برم یکی از نمایندگیهای هما و براش بگیرم ـ وقتی رفتم کار بنده خداها رو انجام دادم به رئیس اون نمایندگی گفتم یه بلیط دیگه هم میشه گرفت ؟ یه نگاهی بهم کرد و گفت چند دقیقه بشین . بعد از مدتی که گذشت نمیدونم چه جوری اما بلیط تو دستم بود ...

 پی نوشت :

- ممنونم آقا ...

-  ای همه هستی خراب یک نگهت            حال خرابم به یک نگاه تو آباد

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۲۶
وحید

رجب، ماه عبادت است  گاهی باید «آینه» برداشت و در «خلوت خویش» به چهره درون نگاه کرد و در نیک و بد و زشت و زیبای آن تأمل داشت.

«اعتکاف»، همان آینه است؛ آینهای سه بعدی، که طول و عرض و عمقش «محاسبه» است و «مراقبه» و «معرفت نفس». در این آینه، راحتتر و بیواسطه تر میتوان به دیدن سیمای اخلاق نشست و به خود نمره داد.

اعتکاف، فرصتی است برای گردش در کوچه پس کوچه های روح، برای مرور در صفحات «کارنامه زندگی».

خلوتی است در جمع، عزلتی است در ازدحام و حضوری است در غیبت از صحنه زندگی روزمره و روزمرگی زندگی.


اعتکاف فرصتی است برای باران اشک بر مزرعه دل؛ بهاری است برای روییدن «گل توبه» و انابت در باغچه بندگی.

میان ما و خدا مسافتی نیست، باید با «گام دل» رفت تا به «کام دل» رسید.اعتکاف، حضور نیازمندانه و خاشعانه بر آستان معبود است؛ بیغرور و تکبر، جدا از تشخصها و امتیازها.

خوشا به حال آنانکه طعم اعتکاف و خلوت را چشیدهاند و همه ساله در «ایام البیض» ماه رجب، کبوتر دلشان هوای حرم میکند و از دام و دانه جدا میشوند و به خدا میپیوندند. قلمرو قلب ماه هم میتواند «مهبط نور» باشد، هم «جولانگاه شیطان»، تا انتخاب ما کدام یک باشد؟


معتکفان، سفره عبودیت میگسترند و از رزق معنوی بهره میبرند. این فضای معنوی را باید از «مسجد» به «جامعه» برد و از خود به دیگران منتقل کرد و لذت انس با خدا و دوری از گناه و توبه از بدیها را به گرفتاران دام شیطان چشانید.


اعتکاف، سوختگیری معنوی برای روزها و هفته ها و ماههای بعدی است.


رجب، ماه آمادگی برای پرواز در افقهای بلند عبودیت است.


خانه دل، نیازمند مراقبت است. اگر محاسبهای در کار نباشد، مأمن بیگانه و مرتع شیطان میشود.


بیماری قلب، پنهان است و مرضش بینام و نشان و درمانش بسی دشوار. حضور در مساجد در ایام اعتکاف، مراجعه به «پزشک روح» است و «چکآپ جان»، تا ویروسها و آلودگیهایش را بشناسیم و مداوا کنیم.


اعتکاف، فرصتی است برای بیداری «خود رحمانی».


نگذاریم خود الهی و فطرت توحیدی ما، زیر لایه های ضخیم غفلت و غرور و پرده های تیره عصیان نابود و زیر دست و پای خشن «نفس اماره» تباه و خراب شود.


میتوان در پایان کوچه نومیدی، دری به روی انس و صفا و رجا گشود.


وقتی خانه دل، محفل انس با محبوب باشد، دیگر جایی برای «اغیار» نمیماند. با چند مشت از «آب بیداری»، خواب را در «چشم غفلت» بشکنیم.


همیشه این فرصت، فراهم نیست.

"جواد محدثی"

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۱ ، ۰۷:۱۷
وحید

آنچه می‌خوانید شرح چند روایت از ائمه اطهار (ع) در خصوص جایگاه عبادت و تضرع در ماه رجب است.

در روز قیامت، منادی خداوند از وسط عرش ندا می‌دهد «این‌الرجبیون» رجبیون کجا هستند.در هیچ جا نیامده است که گفته شود «این الشعبانیون»، «این المحرّمیون» فقط در مورد ماه رجب، این تعبیر آمده است.
با اشاره به فرمایش قرآن کریم در رابطه با حرام بودن چهار موضوع، بیان داشت: خداوند در قرآن، «مسجد‌الحرام، کعبه، مکه و ماه‌های چهارگانه» را حرام شمرده است که به ترتیب در سوره‌های (بقره آیه ۱۴۴)، (مائده ۹۷)، (نمل۹۱)، (توبه ۲۶) آمده است.
در چهار ماه از سال که ماه های حرام نام گرفته است و جنگ در آن ماه‌ها، حرام می‌باشد، فقط ماه رجب هست که عزیزتر از سه ماه دیگر شمرده شده است و در تفسیر آیه ۲۱۷ سوره بقره، منظور از شهر حرام، در این آیه، ماه رجب می‌باشد.
* «ماه اصب و ماه اصم»
پیامبر اکرم‌(ص) ماه رجب را دو نوع تفسیر کرده‌اند یکی اینکه فرموده‌اند«شهر الله الاصب»،
اصب در لغت یعنی «ریختن»، علما و مفسرین در بیان این تعبیر گفته‌اند، ماه رجب ماه ریزش رحمت الهی و ریزیش گناهان بندگان است.
تعبیر دیگری که پیامبر‌(ص) درباره ماه رجب فرمودند«الا انّ رجباً شهرالله الاصم». اصم یعنی «کر» بودن. مرحوم فتال نیشابوری، از علمای قرن پنجم هجری که به خاطر شیعه بودن، او را شهید کردند، این روایت را در کتاب خود آورده است، رسول خدا‌(ص)، در ادامه روایت می‌فرمایند: «و هو شهر عظیم و اِنّما سُمِیَ الاصم لانه لایقارنه شهر من الشهور حرمة و فضلا عندالله تعالی».
رجب، ماه بزرگی است و به خاطر این به «اصم»، «کر بودن» نامیده شده است که هیچ ماهی در ارزش، نزدیک و مقارن ماه رجب نیست. « روضة الواعضین ج۲ ص۳۹۶»، خداوند خواسته‌ است در این ماه نسبت به گناه بندگان، در این ماه اصم باشد و نشنود البته باید گفت: خود نشنیدن و ندیدن در بسیاری ازمواقع، از فضایل می‌باشد و در خیلی از اوقات، باعث صلح و صفا و آشتی می‌شود.
* «ماه  رجب در جاهلیت»
در زمان جاهلیت به ماه رجب، ارزش می‌دادند و زمانی که دین اسلام، ظهور کرد بر اعتبار ماه رجب افزود، در ادامه روایت فتّال نیشابوری آمده است که «لم یزده الا تعظیما و فضلا» خداوند زیاد نکرد بر ماه رجب، مگر اینکه او را بزرگ و برتر شمرد. « روضة الواعضین و بصیرة المتعظین ج۲ ص۳۹۶»
* «حضرت نوح، روز اول رجب را روزه گرفت»
امام جعفر صادق‌(ع) فرمود: «ان النوح رکب السفینة اول یوم من رجب، فامر من معه ان یصوموا ذالک الیوم» حضرت نوح، در روز اول ماه رجب، در کشتی نشست و به تمام کسانی که با او بودند دستور داد که آن روز را روزه بگیرند.
«ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص۵۳»
* «روزه در اول، وسط و آخر ماه رجب»
امام باقر‌(ع) می‌فرماید: کسی که روز اول، وسط و آخر ماه رجب را روزه بگیرد «اوجب الله له الجنة» خداوند بهشت را بر او واجب می‌کند و جعله معنا فی درجتنا یوم‌القیامه» و او را، هم درجه ما در روز قیامت، قرار می‌دهد.
«امالی صدوق ص۵ مجلس دوم»
* روزه ماه رجب امان از شدت سکرات مرگ
امام صادق‌(ع) به یکی از شیعیان به نام سالم می‌فرماید: آیا  چیزی از ماه رجب را روزه گرفته‌ای؟/ عرض کرد نه، حضرت فرمود: ثوابی را که خداوند، اندازه‌اش را می‌داند از دست تو رفته است! عرض کرد: اگر بقیه روزها را روزه بگیرم به آن سعادت می‌رسم؟ امام‌(ع) فرمود: «مَن صام یوماً مِن آخرِ هذا الشَهر کانَ ذلِک اَماناً له مِنْ شِدة سکرات الموت» کسی که آخر ماه رجب را روزه  بگیرد از سکرات مرگ، در امان می‌ماند و از هول ورود در قبر و عذاب نیز در امان است.
امالی صدوق ترجمه کمره‌ای ص۱۵

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۱ ، ۱۰:۲۹
وحید


مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود که می‌تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود و در بی‌پناهی پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نیز که خرمشهر به اشغال متجاوزان در‌آمد و مدافعان ناگزیر شدند که به آن سوی شط خرمشهر کوچ کنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهایی بود که جز در پازپس‌گیری شهر برآورده نمی‌شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.

خرمشهر از همان آغاز، خونین‌شهر شده بود. خرمشهر خونین ‌شهر شده بود تا طلعت حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم‌آوران و بسیجیان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر این آفاق می‌توان نگریست؟ آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی تانکهای شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست. اما راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا درنمی‌یابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب، شیرین‌تر است؛ و نگو شیرین‌تر، بگو بسیار بسیار شیرین‌تر است.

راز خون در آنجاست که همه حیات به خون وابسته است. اگر خون یعنی همه حیات و از ترک این وابستگی دشوارتر هیچ نیست پس، بیشترین از آن کسی است که دست به دشوارترین عمل بزند. راز خون در آنجاست که محبوب خود را به کسی می‌بخشد که این راز را دریابد. آن کس که لذت این سوختن را چشید در این ماندن و بودن جز ملالت و افسردگی هیچ نمی‌یابد.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند که راه حقیقت وجود انسان را از میان هاویه آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب کرده‌اند تا فتوت آشکار شود و راه فنا را به آنان بیاموزد.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. وقتی که کار آن همه دشوار شد که ماندن در خرمشهر معنای شهادت گرفت، هنگام آن بود که شبی عاشورایی برپا شود و کربلائیان پای در آزمونی دشوار بگذارند

کربلا مستقر عشاق است و شهید سید محمد علی جهان‌آرا چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد. شایستگان، آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا آکنده است که ترس از مرگ، جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانند؛ حکمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بی‌انتهای نور نور که پرتوی از آن همه کهکشانهای آسمان دوم را روشنی بخشیده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۰۷
وحید