میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

یا خیر حبیبٍ و محبوب...

ای کسی که وقتی دوست های جدید پیدا می کنم

باز هم دوستم داری

و منتظرم می مانی...

.............

فقط می خواستم صدایت کنم.... همین...

پی نوشت :

- نوشتن این پست دلیلی داشت که من میدونم و خدام

- امروز بعد از ظهر توفیق شد با یکی از رفقا رفته بودیم بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها ، این رفیقم چند سالی تهران نبود و قدیما پارکاب هر هفته بهشت بود . سر مزار شهید آوینی به دور و برش نگاه میکرد و گریه می کرد ، با خودم می گفتم :

آدم باید قدردان باشه 

گاهی نعمت پیش ماست اما حواسمون نیست

چه روزهای خوبی تو زندگی ماها میان و میرن و اگر خوب استفاده نکنیم از دستمون میرن

۷۸ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۴
وحید

همه ی پنجره ها و جاده ها

همه ی کوه ها و غروب ها

همه ی بی خبری ها و چشم به راهی ها

همه ی بغض ها و دلتنگی های عالم یک طرف

غروب های جمعه یک طرف ...

پی نوشت :

غروب هم بی تو دلش گرفته 

مثل این روزهای من که غروب ِغروبه 

*********************************************************

- سالگرد شهید باباییه ، یادش بخیر و گرامی ... امروز مقدار از شوق پرواز و دیدم ، به حال شهدا باید همیشه غبطه خورد .

- دیروز هم توفیق بود برم بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها ، احساس میکردم باید حتما برم ، با خودم می گفتم تو هر شرایطی نباید ازشون دور بشی .

- مدتی بخاطر انجام کار بسیار مهمی در محل کار ، بسیار سرم شلوغ بود و از سویی هم حالی برای نوشتن نداشتم.

- تعدادی کامنت هست که باید تائید کنم و به وب عزیزان هم سر بزنم که ان شاء الله بزودی خدمت میرسم .

۵۲ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۰
وحید

تازه داشت یخ های بینمون باز می شد...

تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری باهات حرف بزنیم

تازه داشتیم یاد می گرفتیم برات شیرین زبونی کنیم

تازه داشتیم یاد می گرفتیم چه جوری یه چیزی ازت بخوایم

این که قبلش یک عالمه برات زبون بریزیم

بشینیم از شب تا صبح ، هزار جور ازت تعریف کنیم

هی بگیم تو بهترین کسی هستی که ...( یا خیرالله یا إله الله یا...)

تو تنها کسی هستی که می تونی...

حتی نقطه ضعف هاتو فهمیده بودیم

فهمیده بودیم که اگر گریه کنیم تو دست هاتو بالا می بری ...( سلاحه البکا)

فهمیده بودیم اگر اشک توی چشممون جمع بشه ، زودی آشتی می کنی ...(یا حبیب الباکین )

فهمیده بودیم اگر امیدی بهت داشته باشیم تو دلت نمیآد نا امیدمون کنی (ارحم من رأس ماله الرجا)

حتی یاد گرفته بودیم چه جوری دلتو بسوزونیم و ازت امان نامه ی آتیش بگیریم

یاد گرفته بودیم مثل بچه ها که دستشونو بالای سرشون می گیرند که کتک نخورند؛

قرآن و بذاریم روی سرمون و هی به جون عزیزهات قسمت بدیم

خیلی چیزها یاد گرفته بودیم

یاد گرفته بودیم با تو زندگی کنیم ...

کجا می خوای بری عزیز دلم

نرو ...

۹۵ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۱
وحید

                                                                                                                                                                                                                                                                         

حرفی برای گفتن ندارم ...

فقط راهپیمایی روز قدس و فراموش نکنید .

۶۲ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۵
وحید