میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

امام صادق (علیه السلام) :

هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او میاندازد .

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد

از سمک تا به سهایش کشش لیلا بود

من به سر چشمه خورشید نه خود بردم راه

ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۱ ، ۱۱:۱۲
وحید

                                     علی جان

زیباترین تجارت عالم در این بود

ما را صدا زنند به محشر غلام تو

پیام غدیر تمسک به امام زنده است .

تجدید تمسک با امام زمان (عج) به کلیه دوستان ولایتی مبارک باد .

پی نوشت :

ـ چند روزی مسافرت بودم برای همین متاسفانه نتونستم دیشب مطلبی و برای آقامون امیرالمومنین (ع) آماده کنم .

ـ امروز هم با کلی سختی و برای اینکه به یکی از دوستان برای ولیمه حجش قول داده بودم ، خودم و رسوندم .

ـ خواصی که سال ۶۸ بیعت کردند سال ۸۸ به آقا جفا کردند و عوامی که سال ۶۸ از آقا حمایت کردند سال ۸۸ وفا کردند (عید بچه ولایتی ها مبارک) .

ـ سلامتی مولانا خامنه ای صلوات .

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۱ ، ۱۲:۵۴
وحید
 

یک نخ از جامه ی احرام تو ما را کافیست

نه که ما را ، همه خلق خدا را کافیست

پسر حضرت نرجس به جمالت نازم

گوهر مهر تو ما را به دو دنیا کافیست

در منی یا به حرم یا عرفات و مشعر

لحظه ای یاد کنی زین دل شیدا کافیست

گر تو راضی شوی از من ، همه روزم عرفه است

نامه ای گر شود از سوی تو امضاء کافیست 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۱ ، ۰۸:۱۴
وحید

مدتیه که با خودم دعوام شده !

مدتیه بدجوری تو فکرم !

اما تو دلم " امید " موج میزنه !

امید خاص ! امیدی عجیب ! امیدی که به هرکسی داشته باشی اونو شرمنده می کنه !!!

امید به خدا ...

به فکرش بودم که با یکی از دوستانم از کنار خونش ، (کعبه دلها )،صحبت کردم .

امیدم بیشتر شد .

منتظر یه هدیه ام ...

هدیه الهی ...

میدونم امیدم ناامید نمیشه !

همش میگم : لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

جز خدا را بندگی حیف است حیف               بی غم او زندگی حیف است حیف

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۹:۵۸
وحید

 سلام

الحمدلله پس از اکران موفقیت آمیز فیلم ضد صهیونیستی شکارچی شنبه در سینماهای کشور ، خوشحالیم که تونستیم به نوبه ی خود حرکت بزرگی در خصوص مبارزه با این غده سرطانی را داشته باشیم .

این بار در موسسه فرهنگی جبرائیل فیلم تصمیم گرفتیم 2 فیلم دیگه رو در برنامه هامون داشته باشیم که انشاء الله بزودی در سینماهای کشور اکران خواهد شد فیلم اولمون به نام :

" سلام بر فرشتگان " 

داستان 'شادی' دخترک شش ساله ای است که در آستانه بیماری و مرگ احتمالی مادربزرگش ، بسیار پریشان می شود و از خدا حیات دائم همه افراد بشر را طلب می کند.

با برآورده شدن آرزوی شادی، دنیا و زندگی پیرامون تغییراتی می کند. فیلم سراسر درس های دینی ، اخلاقی و اجتماعی برای کودکان و نوجوانان است و برای درک بهتر آن از موسیقی ، جلوه های وِیژه رایانه ای و انیمیشن بهره گرفته شده است.

در این فیلم تلاش شده در قالب دو شخصیت فرشته زندگی و فرشته مرگ ،تصویر کودکان نسبت به مرگ و زندگی را روشن کند. مخاطب کودک و نوجوان این فیلم در خلال قصه به خوبی با قانون مند بودن جهان هستی ،عشق و محبت خداوند به بندگان و بخصوص کودکان آشنا می شوند و می آموزند که فرشتگانی مثل پدر و مادر همیشه برای مراقبت از آنها در کنارشان هستند.ضمن اینکه دو فرشته در سمت راست و چپ شانه های آنها اعمال خوب و بد آنها را یاد داشت می کند.

نمایش صحنه هایی از عالم نور به کمک دیجیتال،نحوه ارتباط فرشتگاه با خداوند و اجرای فرامین و دستورات خدا از دیگر بخش های این فیلم است.

و اما فیلم دوم موسسه جبرائیل که بزودی اکران خواهد شد فیلمی است با نام :

"پنجشنبه آخر ماه"

داستان یک روحانی را روایت می‌کند که به طور ناخواسته وارد یک میهمانی‌ دانشجویی می‌شود.

این فیلم که مورد تقدیر ستاد اقامه نماز در جشنواره فیلم فجر قرار گرفته ، در گونه اجتماعی و کمدی تولید شده که پیامهای بسیار خوبی در حوزه های دانشجویی ، آسیبهای اجتماعی دارد و طینت پاک فرزندان این مرز و بوم را به نمایش در آورده است .

 دوستان و دعوت می کنم به جهت حمایت از آثار ارزشی و مقابله با فیلمهایی غیر ارزشی که اخیرا اکران گردیده ، این فیلمها رو ببینند .

از همه دوستان میخوام که دعا کنند در مقابل مافیای سینما که براشون خیلی سخت شده که بچه های حزب الهی در این عرصه ورود کردند موفق باشیم .

ضمنا آمادگی داریم به مقتضای سن ،این فیلمها رو در کلیه دانشگاهها ، حوزه های علمیه ، مدارس ، موسسات فرهنگی کشور به صورت اختصاصی ، قبل از اکران به نمایش درآوریم .

۲۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۱ ، ۰۸:۰۴
وحید

زلال عطر رضا می وزد زجانب طوس

و من گدای قدیمی ولی کمی مایوس

هوا هوای زیارت ،

زیارت مخصوص

و من خمار حرم ،

بی پیاله ام ، افسوس ...

************************************************

پی نوشت :

- قرار بود الان حرمش باشم اما دعوت نشدم 1.

- دو تا از دوستان رفتند کربلا و من در نبودشون برای کاری باید تو این شهر غریب می موندم .

- بارها با دوستانی که راهی کربلا بودند خداحافظی کرده بودم اما این بار خیلی سخت گذشت .

- امروز پیامکهای زیادی بهم رسید که بر غم این چند وقت افزود :

  "در بین الحرمین دعا گوی شما میباشم"

  "نایب الزیاره برادر عزیز هستم"

  "سلام روبروی کعبه دعاگویم شدید"

  "در حریم ملکوتی علی بن موسی الرضا (علیه السلام) دعاگوی شما هستم"

 "سلام در جوار حریم ملکوتی سلطان علی بن موسی الرضا دعاگویتان هستم"

 "در حرم امام رئوف دعاگوی شما هستم"

" امروز 23 ذیقعده روز زیارتی مخصوص در جوار حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع) نایب الزیاره هستم"

 و ...

- کجایی ؟ کجایی ؟ کجایی ؟

* راستی :

   دلدار قرار است که با عز و جلالی                            راهی بشود سوی دیار گل و قالی

   با لشگر دلها که شود همره راهش                          قلب همه دنیاست خراسان شمالی

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1 - اون شخص خدمت معصوم رسید و عرضه داشت :یا بن رسول الله زیارت شما به همت است یا به قسمت

آقا فرمودند : زیارت ما نه به همت است نه به قسمت ، بلکه به دعوت است

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۱ ، ۱۶:۱۰
وحید
سفارش امام رضا (ع) به عبدالعظیم حسنی :

سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو : در دلهای خود برای شیطان راهی باز نکنند و آنها را به راستگویی در گفتار ، اداء امانت و سکوت ، ترک منازعه و خصومت ، جدال در کارهای بیهوده فرمان ده.

خوش تر از قالی کرمان غزلی ساخته ام

نخ به نخ زیر قدمهای تو انداخته ام

من همان قالی پا خورده خاک آلودم

که دلم را به تمنای دلت باخته ام

پی نوشت :

* ولادت امام مهربانمان مبارک .

* چند روزی با رفقا سفر بودم ، برای همین دیرتر برای عرض تبریک خدمت رسیدم .

* شب ولادت ، یاد روزهای قشنگی بودم که زیر پرچم ثامن الائمه (ع) نوکری می کردیم .

* پیامکهای دوستان هم از یادآوری آن روزها ، آتشی بود بر دل غمگینم .

* می نویسم اما بی عمل ...

* می گویم اما بی عمل ...

* فکر می کنم اما بی عمل ...

* خدایا به عزت آقامون امام رضا (ع) ، کارهای ما را همواره با عمل قرار بده .

* کجایی آرامش ؟

۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۱ ، ۱۴:۲۹
وحید
کجایی آرامش ؟

کجای این شهر و کجای این کشوری ؟

کجایی آرامش ؟

کجایی که خنده ، بدون تو زیبا نیست

کجایی که دیگر در گریه ، تسکینی نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که در سفرها ، جایت همیشه خالیست

کجایی که در سفر هم ، حال و لذتی نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که بی تو ، کششی در زیارت نیست

کجایی که در زیارت هم ،دلی برای دلبر نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که بدون تو ، مسجد صفا ندارد

کجایی که دیگر ، پایی به سوی هیات نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که بی تو ، رنگی در عبادت نیست

کجایی که در معنویت هم ، حضوری از آقا نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که در آرامش ، دیگر آرامشی نیست

کجایی که نفسی ، در نفس کشیدن نیست

کجایی آرامش ؟

کجایی که در لحظه لحظه زندگی ، جای تو خالی خالی خالیست

کجایی آرامش ؟... کجایی آرامش ؟... کجایی آرامش ؟...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۱ ، ۱۴:۰۶
وحید

یاد رفقایی بخیر که رفتند تا ما بمانیم

رفتند تا گذاشتن و گذشتن را بیاموزیم

دفاعشان مقدس بود چرا که با وضو به دیدار خدا می رفتند

و این شد که شیاطین حساب دست شان آمد ، فهمیدند که اشتباه آمده اند از راهی که آمده بودند برگشتند و ما ماندیم با کوله ای از تجربه و مسئولیت.

ما مانده ایم تا از راهشان دفاع کنیم و فراموششان نکنیم که فراموشی آنها فراموشی خداست.

و بدانیم که اگر روزی به آسانی از جان می گذشتند

و حالا می توان از دنیا گذشت

می توان باز هم به خدا فکر کرد

می توان همچنان خدایی ماند و حال و هوای آن روزها را به جوانانمان منتقل کنیم

و مباد آن روز که کوتاهی کنیم و بی خیال شویم

مباد آن روزی که عطر شهید و شهادت نباشد

و دور باد ؛ دور باد آن ساعتی که ذائقه هایمان تغییر کند

به امید آن روزها که تمام بلوارهایمان همت، تمام شاهراهایمان زین الدین و تمام فرهنگسراهایمان آوینی باشند.

********************************************************

پی نوشت :

- هفته دفاع مقدس و خدمت همه رفقا و کسایی که تو اون دانشگاه انسان سازی بودند تبریک عرض میکنم .

- یاد همه شهدا و کسانی که رفتند تا ما آسوده باشیم بخیر .

- شرمنده همشون هستم ، لقلقه زبونم شهدا بود ، تو بین رفقا دوستدارشون معرفی شدم ، اما متاسفانه عملم ، این موضوعات رو تائید نکرد .

- تو این ماهی که در حال گذره , ماهی بود که بیشتر اوقاتش و در سفر بودم از مشهد مقدس ، پابوس آقام امام رضا (ع) شروع شد ، تا سفر به شمال کشور و زیارت امام زاده ابراهیم ، آستانه اشرفیه ، تفریحات شمال و بعد هم در آخر خدمت بی بی معصومه و شهرستان دارالمومنین کاشان .

- خدا رو شکر سفرهای خوبی بود و قابل استفاده .

- در آخر هم دعا کنید تا بتونیم رهروی خوبی برای شهدا باشیم

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۱ ، ۰۸:۲۸
وحید
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۳۳
وحید

آهنگری بود که با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید:


تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیب می کند دوست داشته باشی؟ آهنگر، سر به زیر آورد و گفت:

وقتی می خواهم وسیله ای آهنی بسازم یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواهم درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود. اگر نه، آن را کنار می گذارم.

همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که :

خدایا! مرا در کوره های رنج قرار ده، اما کنار نگذار

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۱۴
وحید

     یا امام رضا (علیه السلام)

غلام کوی تو هستم ، مرا به کس مفروش

به قطره قطره اشکم ، مرا به کس مفروش

سلام

توفیق شد شب عید فطر به همراه دوستان خوبم عازم مشهد الرضا شدم

همون جایی که دل ، آرام میگیره

و روح عروج میکنه

آخرین شب میهمانی خدا ، میهمان امام رئوف شدیم

سفر خوبی بود

درسهای زیادی از این سفر گرفتم

و حضور استاد عزیزمون هم مثل همیشه مزید فراگیریها شد

" تصمیم ، اراده "

" سکوت ، نگاه ، تفکر "

هر چند که قرار بود با هم یک نشست خصوصی داشته باشیم که نشد

اما در نشدنش هم حکمتی بود و درسهایی 

و چه درسته که میگن :

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

********************************************************

- برای عید فطر ، مطلبی و ثبت موقت کرده بودم که متاسفانه در مشهد دسترسی به نت نداشتم .

- اما باز هم دیر نشده عید فطر عید ضیافت الله بر همه دوستان مبارک . انشاء الله بتونیم این عید و به عید لقاء الله پیوند بدیم .1

- کار پایان نامم خیلی مشغولم کرده ، برای همین کمتر میتونم به این کلبه دلتنگیهام سر بزنم .

- احتمالا هم چند روزی به سفر دیگری برم ...

*******

1 - آیت الله علم الهدی در خطبه های نماز عید سعید فطر در حرم مطهر رضوی فرمودند : عید فطر عید ضیافت الله و عید قربان عید لقاء الله است که انسان را به کمال بشری می رساند.

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۳۷
وحید
مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ، صبح امروز با حضور سرزده در مناطق زلزله‌زده استان آذربایجان شرقی، ضمن ابراز همدردی با ساکنان این مناطق ، از نزدیک در جریان خسارات وارده و نحوه کمک‌رسانی به زلزله زدگان قرار گرفتند.





و فردا روز قدس است ...

سلام بر فلسطین خورشید غروب آرزوهای طلایی ...
سلام ...

جایی نشسته ام که شاید فرسنگ ها تارسیدن به تو فاصله باشد . اگر حصارزمان شکسته می شد شاید قلب من و تو مجبور نبود این فاصله را احساس کند.
سلام من به تک تک شاخه های پاک زیتون سرزمینت ...
سلام به مقاومت احساست ...
 سلام به انتفاضه نگاهت ...

 اسرائیل اگر بداند چشمان شما کودکان فلسطینی قرار است انتفاضه ی دومی به ارمغان بیاورند دست از جنگ می کشید، آری تنفر چشمان کودک فلسطینی روزی دانه دانه سنگ می شود ، آنگاه اگر اسرائیل توانست تمام چشم ها را کور کند می تواند در جنگ هم پیروز شود.


پی نوشت :
- خطاب به مردم زلزله زده : " قسمت نشد بریم به کمکتون اما به یادتون هستیم و هر کمکی از دستمون بر بیاد دریغ نخواهیم کرد " .
- روز قدس روز بزرگی است و به عشق آزادی قدس شریف در راهپیمایی شرکت خواهیم کرد .
- ماه رحمت در حال تمام شدن است و لحظه های آخر را غنیمت بشماریم .
- دیشب ؛ حاج منصور از امام رضا (ع) خوندند ، بدجوری دلم هواش و کرده .
- انشاء الله اگر آقا بطلبه به زودی به پابوسش خواهم رفت .
- لبیک یا خامنه ای ...

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۲۸
وحید

چی چیزی نوشته شد؟

چه چیزی ثبت شد؟

چه چیزی امضاء شد؟

امسال زندگیم ، چگونه رقم خواهد خورد؟

آیا در خیمه تو خواهم بود؟

سحر بیست و سوم ، سحر عجیبی بود .

بعد از سحر آرام بودم ، آرام ، آرام

انگار تازه متولد شده بودم

***************************************

پی نوشت :

- این چند وقته خیلی چیزها رو دیدم و شنیدم ، هر چند اهل کنکاش نیستم .

- از آن دوست مسجدی که در خیابان ، آنطوری که نباید میدیدمش ، دیدمش و شنیدم از آن دوستی که پاکی از چهره اش موج میزد و همسفرم در کربلا بود _ در دیار غربت گرفتار شد و زندگیش ویران _ .

- غصه تمام وجودم را گرفت ...

- فهمیدم ، اگر یک لحظه رهایم کند از خیمه بیرون خواهم رفت .

- سحر امروز ، ناله ها و تمناهای جانسوز استاد را ، یکبار دیگر دیدم ، (کمتر در این حالت دیده میشوند) .

-  یکبار دیگر هم در حرم ارباب بی کفن ، ایشان را اینطور دیده بودم .

- زلزله یه بار دیگه ، هموطنانمان را گرفتار کرد ، برایشان دعا کنیم .

دل نوشت :

- خدایا من و برای خودت نگهدار ...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۱ ، ۱۸:۵۲
وحید

 

هنگام سجود خون به محراب بخفت

اسرار بسی داشت و در خود بنهفت

روزی برسد که مهدی افشا سازد

ژرفای کسی که راز با چاه بگفت

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۱ ، ۱۳:۳۱
وحید
قال امیر المومنین علیه السلام :
ایها الناس ان الموت لا یفوته المقیم و لایعجزه الهارب لیس عن الموت محیص و من لم یمت یقتل و ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.

حضرت علی علیه السلام فرمود :
ای مردم همانا ایستادگان و فراریان را از مرگ گریزی نیست و هر کس به مرگ طبیعی نمیرد کشته می شود و شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدائی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.

وسائل الشیعه، ج11، ص8، حدیث12

این چشم ها به راه توبیدار مانده است
چشم انتظارت از دم افطار مانده است

برخیز و کوله بار محبت به دوش گیر
سرهای بی نوازش بسیار مانده است

با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهردار
مانندفاطمه تنت ازکار مانده است

آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست
زینب برای بستن آن زار مانده است

آرام ترنفس بکش آرام تر بگو
چندین نفس به لحظه دیدار مانده است

از آن زمان که شاخه یاست شکسته شد
چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است

سی سال رفته است ولی جای آن طناب
برروی دست و گردنت انگار مانده است

می دانی ای شکسته سر آل هاشمی
تاریخ زنده درپی تکرار مانده است

از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست
باقی آن برای علمدار مانده است

پی نوشت :

- یک سال دیگر بر ما گذشت ، بهترینها را برایمان رغم بزن ...

- رفقا ؛ این دستهای ساده و خالی دخیلتان    ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید .

- بابای مظلومم علی ، بابای مظلومم علی ، بابای مظلومم علی

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۱۴
وحید

در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى ، نخستین‏ گل خوشبوى درخت نبوت و ولایت و اولین ثمره ازدواج على و زهرا به دنیا آمد. اولین‏ هدیه شیرین خدا به على مرتضى و فاطمه زهرا در مدینه منوره چشم به دنیا گشود. دراین مکان و زمان مقدس، کودکى متولد شد که وجود ذى جودش ماه‏ رمضان را قداست و شرافتى افزون تر بخشید. خبر ولادت اولین نواده رسول خدا صلى‏ الله علیه وآله‏ به آن حضرت داده شد. پیامبر مشتاقانه به دیدار فرزند عزیز و ارجمندش به خانه‏ على و زهرا (سلام الله علیها) آمد که او را دربرگیرد و نوازش کند.

طبق روایتى که در کتب فریقین آمده‏ است، پیامبر به اسماء فرمود: اسماء! فرزند م‏را بیاور.

اسماء که کودک را در پارچه‏ اى زرد رنگ پیچیده بود ، او را به خدمت‏ حضرت آورد.

پیامبر ناراحت‏ شد و فرمود: مگر نگفته بودم نوزاد را هرگز در پارچه زرد رنگ‏ نپیچید؟ اسماء نوزاد را گرفت و در پارچه‏ اى سفید رنگ پیچید و او را به خدمت نیاى‏ بزرگوارش آورد. حضرت اذان را در گوش راست و اقامه را در گوش چپش خواند سپس روبه داماد گرامى‏ اش على کرد و فرمود:

یا على! او را چه نام نهادى؟

عرض کرد: اى رسول خدا ! من در نامگذارى‏ اش هرگز بر شما پیشى نمى‏گیرم.

پیامبر نیز فرمود: من هم برخدایم سبقت نمى‏گیرم. فورا جبرئیل امین نازل شد و خدمت رسول خدا عرض کرد: یا محمد! خدایت‏ سلامت مى‏ رساند و مى‏ فرماید: چون نسبت على‏ به تو نسبت هارون به موسى است جز این که پس از تو پیامبرى نیست لذا نام‏ فرزند هارون را بر او بگذار. پیامبر فرمود: نام فرزند هارون چه بوده است؟

عرض کرد: شبر. فرمود: من زبانم عربى است. نام شبر در زبان عربى چه مى‏ باشد؟

جبرئیل گفت: نامش حسن است. او را حسن نام گذار.

(ذخائر العقبى،ص‏120)

پی نوشت :

* میلاد امام حسن مجتبی ، کریم آل طه مبارک باد

* تا خدا هست و خدایی می کند              مجتبی مشکل گشایی می کند

* کریم دستگیر آل پیغمبر تویی یا مجتبی

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۱ ، ۱۲:۰۰
وحید
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بهترین مونس و انیس پیغمبر و بزرگترین مددکار روزهاى سختى او بود. او در شدائد و دشوارى‌هاى بعثت ،موجب آرامش پیامبر گردید و ازبذل مال فراوان خود هیچ دریغ نداشت و با آن قدرت مالى و شهرت مقامى که داشت با زجر و تهدید و شکنجه و تبعید همسر خود ساخت و اعتراض نکرد و در عین حال با مجاهده و بذل مال خود در راه نیل به اهداف عالیه اسلام و پیاده نمودن برنامه‌هاى قرآن،خدمت شایان توجه‌اى به مکتب انسان‌ساز اسلا‌م عزیز نمود.
به راستى خدیجه نعمتى عظیم براى رسول خدا و رحمتى از رحمت‌هاى واسعه خداوند متعال بود.
حضرت خدیجه نزد پیامبر (ص) از احترام خاصى برخوردار بود،به طورى که او را زیاد دوست مى‌داشت وبا او درکارها مشورت مى‌ کرد.


ازابن عباس روایت شده که” پیغمبر چهار خط در زمین کشید و فرمود: آیا مى‌دانید این چیست؟ عرض کردند خدا و رسول خدا داناتر است. پیغمبر فرمود: فاضلترین زنان بهشت،خدیجه بن خویلد و فاطمه بنت محمد
(صلى الله علیه وآله وسلم) و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم زن فرعون مى‌باشد.(1)

منزلت خانم خدیجه به جایى رسید که خداوند به وسیله جبرئیل برایش سلام مى‌فرستاد و او را پاداش عظیم وعده داده که هیچکس از گذشتگان واصحاب بدان مقام نرسیدند.(2)

و سرانجام این بانوى بزرگوار که بافداکارى‌ها و ایثارها در راه اسلام آن همه زحمات وشدائد و سختى را تحمل نمود و پس از یک عمر پاکى و صداقت درکنار همسرى فداکار در روز دهم ماه مبارک رمضان و در سن 65 سالگى بدرود حیات گفت و به لقاءالله پیوست.

1- الاستیعاب جلد4 صفحه 842

2 _ الاصابه جلد4 صفحه 282

پی نوشت :

* خیلی دوست داشتم در خصوص این خانم بزرگ و آسمانی مطلبی بنویسم .

* ماه رحمت در حال رفتن و من ...

* خدایا من و به خودم وامگذار...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۲۰
وحید