میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَیْهِ قَالُواْ

یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ

مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ

مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ

وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ

إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ

میدونم سرمایه ای ندارم

میدونم دستم خالیه

و خودِت میدونی از لطفهای فراوونت ممنونم و شاکر

_ اما_

وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ ...

"بده در راه خدا"

نمیدونم دیگه چه جوری ازت بخوام ...

چی بگم که ...

*******************************************************************

پی نوشت :

- این روزها خیلی خستم و بی حال ، شور و نشاط قدیم و ندارم و زود از کوره در میرم . به قول برادر علی(وبلاگ فانوس جزیره) که به شوخی میگه: آقا دل نمیدی .

- دیشب جلسه راهیان نور تو مسجد بود که هنوز ننشسته ، به همه توپیدم و بنده خدا بچه ها که سراشون پایین بود و چَشم می گفتند.

- دعامون کنید ....

۵۳ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۰۰
وحید

استاد ما می فرمودند :


۴۵ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰
وحید

                                                     نبینم بین خطبه ها بغض کنی ... عزیزم ...   

        

      داشتم به قطره های اشکت فکر میکردم  

      که امروز توی خیابان ها

      سیلی شده بود برای خودش ...

۵۷ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۰
وحید

عجیب دلتنگِ آن دعای عهدی هستم

که بعد از طلوع آفتاب

وقتی همه ی بغض های یک عمر راِ بر میداری

اشکهایت را کف دست میگیری

و به آقا نشان میدهی

_ بی هوا _

در فضای صحن مسجد پخش می شود :

اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی الرفیع

.......................................

...........................

انگار او هم دارد بغضهایش را به تو نشان میدهد

عجیب دلتنگم  ...

*******************************************************

_ به یاد چله های دعای عهدی که با رفقا در مسجد داشتیم ، یادش بخیر ... چه صفایی داشت ، کاش دوباره روزیم شود ...

می شود آقا ؟... قبولم کنی ؟

۷۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۲ ، ۰۶:۰۰
وحید

امروز صبح برف میومد

کلی تو ترافیک گیر کردم

چراغ بنزین ماشینمم روشن بود و هر لحظه آماده بودم که بنزین تموم بشه و تو برف بمونم

وقتی رسیدم محل کار ، تو محوطه یه برف خیلی قشنگ نشسته بود و جا پاهای زیادی روش دیده می شد .

یاد برنامه ماه عسل چند سال پیش که تو ماه مبارک رمضان پخش می شد افتادم ، که آخر برنامه مجری از میهمانهاش میپرسید :

توی برف دوست دارید پاتون و جای پای کی بذارید ؟

همین سوال و از آقای تیجانی که یکی از این شبها ، میهمان برنامه بود پرسیده شد و ایشون هم در پاسخ گفت: رسول الله (ص) به ابوذر فرمودند : اگر دیدی تمام امت من به یک سمت رفتند و علی (ع) به سمت دیگه ، تو به دنبال علی برو .

ایشون گفتند :

من دوست دارم توی برف ، پام و جای پای علی(ع) بذارم .

****************************************************

پی نوشت :

- پر کرده ای وجود مرا از قدیم تو                                             ما رعیتیم و " شاه عبدالعظیم " تو

_ ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و تبریک عرض میکنم .

۵۵ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۵۰
وحید

امام صادق ( علیه السلام) :

چهار چیز هدر می رود

دوستی که نثار شخص بی وفا شود

نیکی کردن در حق آنکه سپاس آن را نمی گزارد   

آموختن دانش به آنکه بدان گوش نمی سپارد

و رازی که با شخص کم ظرفیت در میان گذاشته شود .

( بحارالانوار : 11/287/66 )


۲۸ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰
وحید
این روزها با او زیاد حرف می زنم
از صادقانه های خودم
از لطف های این روزها
از حرفهایی که تحملش سخت شده
از خودم ؛ که گاهی دلم برای خودم می سوزد
از خستگی ها و بی حالی هایی که گاهی به دوستان هم منتقل می شود
از ...
امروز به او می گفتم :


قیمتی ندارم
مرا برای خودت بخر
ضرر نمی کنی ...

۴۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۸
وحید

دارم فکر میکنم

به آن پیر مرد فقیر و محاسن سفیدی که با دختر کوچکش هر چند روز یکبار ، سر ِ راهم می ایستد و یک جوری نگاهم می کند که دلم به حالشان بسوزد و کمکش کنم و بعد یک عالمه به جانم دعا می کند .

چقدر آشناست !

قبلا کجا دیده بودمش ؟

نکند همان رفیق قدیمی خودم باشد ؟

همان روح ِ دوست داشتنی و مهربانی که از او قول گرفته بودم

وقتی به این دنیا آمدیم ، مواظبم باشد و کمکم کند تا دلِ من رَقیق بماند

همان که قرار شد هر چند روز با دعاهایش دستم را بگیرد ...

چقدر پیر شده !!!

۳۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰
وحید

" باران می بارد "

از دست من دلگیری ؟؟؟                                   
می دانم ...

رفته ای پشت ابرها ، داری گریه می کنی


۳۳ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۳۵
وحید

برای بندگی دو چیز لازم است ، اگر انسان این دو چیز را داشته باشد بندگی می کند وگرنه در مشکل می افتد :

1 _  " انسان خاکسار باشد " ریشه همه ی غفلتها ، ریشه شرک ،خودیت و منیت ِ انسان است .

بنده آن است که خاکسار باشد ، باید خود را هیچ دانست ، شهدا از این دسته از افراد بودند ، باورشان این بود که هیچ چیزی نیستند .

در دستگاه پروردگار ، خاکساری بسیار ارزش دارد ، اگر حضرت موسی کلیم الله ، آن سگ را بعنوان پست ترین ِ امتش می آورد که از خودش هم کوچکتر است دیگر جایگاهی در دستگاه ِ خدا نداشت .

2_ " انسان نباید برای خودش مالکیت مستقل فرض کند ".

پا برای شماست ، چشم برای شماست و اگر فکر می کنید مالکیت مستقل دارید آنجاست که اراده مستقل می آورد ، عمل مستقل می آورد و آن وقت است که هر کاری انجام می دهید .

این دست ، این فکر ، این جوانی ، امانت خداوند است و اگر خوب بفهمیم بندگی ِ بهتر انجام می دهیم .

برای خوب بودن کافی نیست که بد نباشیم ، این پا را خدا داده تا رشد کنیم ، بیکار نباشیم این وظیفه ای است که بر عهده ماست .

با این جسم نباید کار حرام انجام بدهیم و از طرفی باید برای یاری دین خدا ،گام برداریم . اگر این کار را کردیم رشد میکنیم و در آخرت قابل عرضه است . 


پی نوشت :

صحبتهای استادمون در تاریخ 89/2/18 که نوشته بودم ، هر وقت میخونمش برای خودم تازگی داره .

 

۱۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۰
وحید
یابن البدور المنیره

دارم میروم                                                                                                                 

برای دلت   

که از ما گرفته

نماز آیات بخوانم ...    

 

۱۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۴۵
وحید

پیر جماران می فرمود :   

        
۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۱۹
وحید

یکی از رفقام می گفت :

چند وقت ِ پیش ، پسر چهار سالش ، نیمه های شب بیدارش کرده و گفته بود :

"بچه ها وقتی تِشنَشون میشه ، باباها بهشون آب میدن"

رفیقم می گفت : از این جملش خندم گرفت و راهی نداشتم که بلند بشم و براش آب بیارم .

با خودم می گفتم : چه بچه زرنگی

عجب حرفی زد

مدتیه فکر میکنم که شب تولد بابا چی بهش بگم که بخنده و

راهی نداشته باشه جز اینکه منُ با دستان ِ خودش سیراب کنه ...

آخه خودشون فرمودند : أنا و علیٌّ أبوا هذه الاُمّة

"من و علی پدران این امتیم "


ولادت پیامبر خوبیها و امام جعفر صادق (علیه السلام) و تبریک عرض میکنم .

۳۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۳
وحید

 هجرت مقدمه جهاد است و مردان حق را سزاوار نیست که راهی جز این در پیش گیرند...

 شهر و خانه تمثیل سُکونند و دشواری ِهجرت، در دل کندن از خانۀ عادات و دیار ِتعلّقاتی است که با آنها اُنس داریم ، و  چگونه پای سلوک در طریق حق گذارد آن که توان هجرت ندارد ؟

  آوارگی شرط اُنس گرفتن با حق است...

                                                                                                                                    " شهید سید مرتضی آوینی "

 

 برای میهمانان قدیمی :

 نیاز دیدم هجرت کنم .

 برای هدفمندتر حرکت کردن ... برای جدا شدن از بعضی تعلقات ... برای تحول جدید ...

 هر چند این ایام برای آزمونی که برام خیلی مهمه ، سرم شلوغه و نمیتونم خیلی زیاد حضور داشته باشم .

 برای میهمانان جدید :

- وبلاگ میهمان  در بلاگفا وبلاگ قبلی منه که در پیوندها و بالای صفحه قرار داره ، بعضی از مطالبش خیلی دوست دارم و گاهی اوقات چندین بار میخونمش ، برای همین احتمالا ازشون تو این وب هم استفاده میکنم .

۴۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۱۴:۳۰
وحید
گاهی اوقات فکر میکنم که چرا بین ائمه معصومین (علیهما السلام)

به امام رضا میگن : " غریب الغربا "

در صورتی که خیلی از معصومین در ظاهر از امام رضا غریبترند و

گنبد و بارگاهی هم ندارند .

اما وقتی بیشتر فکر میکنم

می بینم ؛ غریب اون نیست که کسی و نداشته باشه

غریب اونیه که با وجود اینکه دور و برش شلوغه

اما کسی و نداره ...

به فدای غریبیت یا امام مهربانم ...


                                    " دلم برای غریبی خودم سوخت ... "

----------------------------------------------------------------------------

- شهادت آقا امام رضا و تسلیت عرض میکنم .

- چند وقتیه بدون جسارت به دوستان احساس میکنم وب نویسی تبدیل به یک سرگرمی شده و گاهی هم یک بازی و مدتیهِ من و خیلی تو فکر برده که بنویسم یا نه ؟

بعضی وقتها به خودم میگم قرار بود فقط برای دل ِ خودت بنویسی و در این دریای بی انتها غرق نشی .

و این فکرها و سایر مسائل باعث خستگیم شده .

شاید یه مدت کمتر بنویسم و از این فضا دور بشم و بیشتر فکر کنم ...

۱۰۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۳:۲۲
وحید
امام خامنه ای :
هم در سال ۷۸ و هم در سال ۸۸ با فاصله ۱۰ سال نقش دشمن یکی بود ، در هر دو مورد سعی کردند ثبات سیاسی را بر هم بزنند ، تلاطم ایجاد کنند . قدر این ثبات سیاسی را
باید بدانید .


- دهه بصیرت گرامی باد .
- حرم امام رضا ( علیه السلام) دعاگو بودم ...
۶۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۲ ، ۰۷:۴۱
وحید

سلام علی قلب زینب صبور ، میهمان

سلام بر آن خواهری که از قتلگاه تا خیمه گاه را

عقب عقب برگشت ...

برادرش با اشاره خواهش کرده بود که نماند و تماشا نکند ...

حالا که اربعین رسیده

هی فکر می کنم که اگر مولایت بر روی قلب بی قرارت

دست نمی گذاشت

آیا به اربعین می رسیدی ؟؟؟

خدا می داند یک سال و نیم

بر این قلب چه گذشت ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هیچوقت انقدر دلم نمی خواست کربلا برم ، ایندفعه حال دلم یه جوریه ، دلم باز آشوب شده ، دلم آرامش میخواد

آرامش اونجاییه که دل اونجاست ...

باشد که آخر دست ما نرسید به حرمت حسین              انشاء الله مشهد الرضا جبران میکنیم

انشاء الله فردا شب میرم حرم امام مهربانی ها ...

۵۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۰۹:۳۷
وحید
یلدا ...

نه فال حافظ نه چای داغ میخواهد

دلم زیارت شاه کربلا میخواهد

حسین جان ...

همه دارند به پابوسی تو می آیند

طبق معمول من بی سر و پا جاماندم

******************************************

پی نوشت :

- از قبل ماه محرم وبلاگهای زیادی و میدیدم که نویسنده هاشون عاجزانه و ملتمسانه و با یه حالِ عجیبی از ارباب درخواست زیارت کربلا رو میکردند و از اونجایی که حال خوشی داشتند و حالت التماسشون خیلی اذیتم میکرد ، خیلیهاشون و تو شبهای دهه اول و زمانهای خوب ِدیگه دعا کردم که هرچه سریعتر دعوت بشند و شکرخدا که اکثرا رفتند.

- تو کل عمرم هیچ زمانی به اندازه این ایام و امسال ، رفقا و آشناهام (حقیقی و مجازی) تو یه زمان خاص به کربلا نرفته بودند که این بار رفتند و چیزی به جز دلی سوخته برای من نذاشتند .

اربعین ، پیاده ، کربلا ... حسین...

اما به آقا گفتم شاید تا امروز ... یاری نداد که پیاده بیام حرمت

اما اگر یک روز از این زندگی باقی مونده باشه ...

- برای این روزهام ُ و دلِ خسته ام دعا کنید ...

۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۳
وحید