در ازدحام تمام پَرسه های دلم
بدنیال استجابت دعای آرزویم
چله نشین امیدم شده ام
اما...
اما تو بودی و دانسته هایت فزون تر از من...
و انحنای نگاه مهربانت
که تا دست نیافتنی ترین فرازهای دلواپسی ولایت گونه ات
اوج گرفت
و مرا از حضیض بی صبری
به امید زمزمه ان مع العسر یسری نشاند
و برایم رضا برضائک را تفسیر کرد
ای رئوف ترین رضایت دل