میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

دلم به وعده ی تو خوش است ...

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

ابوبصیر می گوید همسایه ای داشتم که مرید سلطان بود و برای خودش مال و منالی به هم زده بود.

مجلس عیش و نوش راه می انداخت و زن های آوازخوان را دور خودش جمع می کرد و شراب می خورد

از دست او در اذیت بودم

بارها به خودش شکایت کردم اما فایده ای نداشت

یک بار که خیلی پافشاری کردم به من گفت: فلانی! من آدم بیچاره ای هستم . به گناه مبتلا شده ام اما تو مثل من آلوده نیستی

حالِ مرا به رفیقت –امام صادق علیه السلام- بگو ؛ بلکه خدا مرا هم نجات داد

حرفش روی من اثر گذاشت.دلم برایش سوخت

یک بار که در مدینه خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم حال و روز همسایه ام را تعریف کردم

امام (علیه السلام) فرمود: وقتی برگشتی کوفه ، همسایه ات پیش تو می آید. از قول من به او بگو "جعفربن محمد" برایت پیغام داده که تو کارهایت را کنار بگذار من هم از طرف خدا بهشت را برایت ضمانت می کنم

به کوفه که برگشتم او باعده ای دیگر به دیدنم آمدند

او را پیش خودم نگه داشتم تا همه رفتند

گفتم فلانی! پیش امام صادق (علیه السلام) یاد تو کردم

آقا فرمود: وقتی به کوفه برگشتی همسایه ات پیش تو می آید از طرف من به او بگو که جعفر بن محمد می گوید تو کارهایت را کنار بگذار من هم از طرف خدا بهشت را برایت ضمانت می کنم

این جمله را که گفتم گریه کرد

گفت تو را به خدا این ها را امام صادق به تو گفت؟

قسم خوردم که این حرف ها را امام خودش فرموده

گفت تو کار خودت را کردی باقی اش با من و رفت

چند روزی گذشت تا این که همسایه ام یک نفر را فرستاد سراغ من 

وقتی به خانه اش رسیدم دیدم پشت در خانه نشسته و لباس ندارد

گفت: ابوبصیر ؛ به خدا دیگر هیچ چیز توی خانه برایم باقی نمانده . همه ی اموالم را به صاحبانش برگرداندم. حالا حال و روزم این است که می بینی

ابوبصیر می گوید پیش رفقا رفتم و برایش لباس تهیه کردم 

چند روز دیگر دوباره یک نفر را فرستاد و گفت مریضم

به عیادتش رفتم و یک سره برای مداوایش در رفت و آمد بودم تا این که به حالت احتضار درآمد

کنارش نشسته بودم. گاهی از هوش می رفت و دوباره به هوش می آمد.

آخرین بار که به هوش آمد گفت ابوبصیر! رفیقت به وعده اش وفا کرد

و جان داد ...

ابوبصیر می گوید بعد از موسم حج، خدمت امام صادق (علیه السلام ) رسیدم

اجازه خواستم که وارد شوم

هنوز هیچ حرفی نزده بودم

یک پایم بیرون در بود و یک پایم داخل اتاق که حضرت فرمود:

ابوبصیر! ما به وعده ی مان با رفیقت وفا کردیم ...

......................................

- اصول کافی/کتاب الحجة/باب مولد أبی عبدالله جعفربن محمد علیهماالسلام/حدیث پنجم

نظرات  (۳۴)

سلام خیلی زیبا بد....


ممنون از نگاهتون به م

طالب تکراری من....

خیلی دیشب دلم ازون نگاهایی خاس


 که حضرت معصومه ب اون جوون وهابی انداختن


التماس,دعادارم

ممنون ازحضورتون


کاش من هم ب وعده امامم ایمان داشتم و...
پاسخ:
سلام
خواهش میکنیم از مطالبتون استفاده میکنیم

انشاء الله به دلتون از اون نگاههای قشنگ بشه
دعامون کنید

همه ی ما به وعده های امامان ایمان داریم
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۳۱ لبخند خدا و بندگی من
سلام
مثل همیشه عالی بود.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
پاسخ:
سلام
تشکر از لطف همیشگیتون
سلام 
کاش ما هم جوری بودیم که دلمون خوش میشد به وعده  ...
التماس دعا

پاسخ:
سلام
هستید بزرگوار ...
درود حکایته زیبایی بود
برای دردنامه دعوتید...
پاسخ:
ممنون 
خدمت رسیدم ...
بسم الله
متشکر از حضورتون
اما مطلبی رو که به خوندن اون دعوتتون کرده بودم مطالعه نکردید

لطفا مورچه های شیشه ای رو مطالعه فرماییید
یا علی
پاسخ:
سلام
بله مجددا اومدیم و خوندم ...
:( 
هععععی ... 

۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۹ کوچکترین منتظر
این جمله رو امام زمانمون هم لحظه به لحظه به ما میگن...
کاش قدرشناسی و اراده ی اون مرد رو من هم داشته باشم...

پاسخ:
کاش ...
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۰۴ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
امام که خلف وعده نمیکنه این ماهاییم که هی توبه میکنیم و هی میشکونیم و... تازه گاهی وقتا به وعده های خدا هم شک میکنیم که :عه مگه واقعا بهشت هست؟؟ و ....

عالی بود
ممنون
پاسخ:
بله اما با تمام گناهام بهشون امید دارم

تشکر از نگاهتون
من آرزوکردم برایت یار باشم
آقا نمیخواهم به دوشت بار باشم.
یک لحظه هم نگذار من بی تو بمانم.
دیگر نمی خواهم پی اغیار باشم.
وقتی طبیب دردهای ناعلاجی،
من نذر کردم تا ابد بیمار باشم...


با "قربانی "بروزیم.
بسم الله
سلام علیکم
خدا قوت 
با خالص مثل گاما باشید منتظر شما هستم
یا علی....
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون

عید مبعث مبارک

یا علی ...
یک کار نیک گاهی یک شخص. یک ده. یک شهر وگاهی یک ملت را رستگار می کند.
" گوته"
از حکیمی پرسیدند:

چرا از کسی که اذیتت می کند انتقام نمی گیری؟

با خنده جواب داد...

آیا حکیمانه است سگی را که گازت گرفته گاز بگیری؟؟!!!!!

حباب ها قربانی هوای درون خویش هستند 

----

جالب بود 


الوعده وفا دارد خدا... 


پاسخ:
ممنون
این حدیث بارها خوانده ام خیلی قشنگه...
امور جهان بر اتفاق استوار نیست تا گاهی ایمان و عدل برپا باشد و گاهی شرک و ستم حکومت کند و عالم هستی هیچ رنگی نداشته باشد. جهان به رنگ خداست و باطل رفتنی است.....
http://darmasiran.mihanblog.com/post/49


با سلام...
ممنون از پست زیباتون...
مشهد الرضا دعا گویتان هستم

* گرفتِ یار
پاسخ:
نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول
بیا بگو نتکانند پادری ها را ...
خدای عزیزم سلام!

من تازه فهمیده ام که با این مدرک دانشگاهی هم حتی چیزی نمی دانم.یعنی فهمیده ام که حتی تعریف مفاهیم را هم بلد نیستم.مفهوم سادهای مثل "رحمت"شاید برای من معنی موفقیت را بدهد.رحمت شاید مفهومی شبیه توی چشم بودن،اوج گرفتن  جایزه های پر سرو صدا گرفتن داشته باشد.

برای من ،رحمت معنای به تمام آرزو های کوچک و بزرگ رسیدن را می دهد...
http://baketab.blog.ir/post/7
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۵۸ کنیز ولایی یوسف زهرا(عج)
خدایا!
دلی و اراده ای عطا فرما که کارهایم را کنار بگذارم.
...نه به خاطر بهشت ...اینطور اگر باشم، شرم حضور مرا خواهد کشت...

سلام
خیلی ممنون
موید باشید.
یا مهدی(عج)
پاسخ:
سلام
تشکر از حضورتون
یا علی
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۵۹ کنیز ولایی یوسف زهرا(عج)
نوای وبتون فوق العاده است...پر از آرامش
پاسخ:
منم خیلی به صدای سید علاقمندم
با دل بازی میکنه
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۳ آلــــــو نــــــک . . .
سلام

آلـــــــــــــــونک بروز شد . . . 

کلیک رنجه بفرمایید . 

۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۱ سپیده نصیری
سلام با دو تا پست به روزم تشریف بیارین
سلام
ممنون ...

ان شاءالله که همیشه نیات و اعمالمون خالصانه باشه
فقط برای خود خــدا
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم


انشاء الله ؛ دعا کنید همه ی کارهامون برای خودش باشه
۰۱ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۶ ی آنتی زایون
سلام
خوش به حال همسایه ..کاش ابوبصیری داشتم..
پاسخ:
سلام
خوش به حالش ...کاش ...
عالی بود...

کاش کارمون رو درست انجام میدادیم :( 

ماندگارباشید.
پاسخ:
کاش ...
 سعد من والاکم و هلک من عاداکم...
الهی که ماهم جزو سعادتمندان باشیم...
زیبا بود.
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۰ عاشق ایران
:(((
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۲۲ معطر بهشتی
═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════ 
⌘⌥⌘ پروردگارا درود فرست بر #محمد و آل اطهارش و ما را به سوی #توبه که محبوب و پسندیده توست بازگردان و اصرار در#گناه و پافشاری در عصیان را که ناپسند توست از ما #دورساز...⌘⌥⌘ 
═════════ ೋღ❤ღೋ ═════════
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۸ باران نم نم...
وعده ی انها حق است...
کاش اندکی ما بر سر عهدهایمان بمانیم!!!
۰۲ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۳ بنی الزهرا(س) ...
با سلام و عرض تسلیت بابت ایام شهادت امام موسی الکاظم ...
با دو پست بروز شدیم
+دست در دست عباس!!!!
+بهترین ملاقات را بهترین کنیم!!!!!!!!
**منتظر نظرات شما**
      ^^یا حق^^
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۳۱ ساندیس خور نظام
یا حسین
نام تو وجهه ی خوبی به رخ من داده ....
پاسخ:
یا حسین ؛ همه ی وجودم از آن توست
کاش ما هم در وفا کردن به عهدمان مانند امام صادق باشیم..
۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۵:۳۶ شکرانه سادات
 امام زمان(عج) در ملاقات با یکی از بزرگان:
شما گمان میکنید ما از یاد شما غافلیم...!

یاعلی
پاسخ:
میدونم یاد من هستی وگرنه ...
فدای خدای مهربونی که همچین عزیزانی رو خلق و واسطه کرد...
پاسخ:
فدای خدای مهربونمون
اگر این نورها رو خلق نمیکرد ، دنیا زیبا نبود و ما چه می کردیم
۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۹ مهدی، قلب تپنده شیعه
سلام بزرگوار
فرهاد میرزا عموی ناصرالدین شاه و مردی ادیب و دانشمند و ثروتمند بود
او تمام ثروت خود را خرج آبادانی و توسعه شهر کاظمین و بنا و آباد کردن حرم امام کاظم علیه السلام در شهر کاظمین کرد. 
او دلباخته موسی بن جعفر علیهما السلام بود به طوری که در وصیت نامه خود نوشت: جنازه من را بدون اطلاع قبلی به بغداد ببرید و در آن جا روی تخته چوبی بگذارید و چهار حمّال اجیر کنید تا جنازه ام را به کاظمین ببرند و در زیر پای زائران باب الحوائج موسی بن جعفر علیهما السلام دفنم کنند. من راضی به تشییع جنازه نیستم و باید تشییع من مثل امام غریبانه باشد!
وقتی از دنیا رفت اطرافیان به دستور شاه مطابق وصیت نامه عمل کردند و جنازه او را مخفیانه و بدون اطلاع به بغداد بردند اما با کمال تعجب دیدند تمام مردم کاظمین به استقبال جنازه فرهاد میرزا آمده اند!! از آنان سؤال کردند که ما به کسی اطلاع نداده بودیم!؟
بزرگ شهر کاظمین جلو آمد و گفت
من در خواب مولا امام کاظم علیه السلام را دیدم و فرمود سریع بلند شو و مردم را خبر کن و بگو موسی بن جعفر علیهما السلام دستور داده تمام مردم به استقبال جنازه نوکر ما فرهاد میرزا بروند. به وصی فرهاد میرزا بگو
موسی بن جعفر علیهما السلام می گوید: من راضی نیستم جنازه نوکر ما غریبانه تشییع شود!
ستارگان درخشان، ج۹، ص۱۱۱؛ رجال اسلام، ص ۲۹۹؛ احسن الودیعه، ج۲، ص۱۱۸
۰۹ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۰۶ مظهر زیبایی

سلام بزرگوار ...

خـــــــــــــــــــــــدا قــــــــــــــــــــــــــوتـــــــــــــــــــــــــــــ

با دسنوشته ای دیگر بروزم ...

منتظر انتقادات و پیشنهادات شما در این باره هستم ...

التماس دعا ...




ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">