امام خمینی از دیدگاه متفکران جهان
• دکتر «فرانسیسکو اسکودرو بداته»، رئیس فدراسیون جوامع اسلامی اسپانیا:
«امام خمینی سبب حیات دوباره اسلام شد. چهره حیات بخش امام خمینی در جهان اسلام، امری غیر قابل اغماض میباشد و ایشان یکی از بزرگترین شخصیتهای قرن حاضر محسوب میشوند. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی سبب بروز تحولات و دگرگونیهای عظیم در جهان اسلام شد و وی چهره جدیدی از اسلام را ارائه کرد.
انقلاب ایران درس مبارزه علیه بیعدالتی و مقابله با حکومتهای دیکتاتوری و غیر انسانی را آموخت. امام خمینی با اتکای به سلاح ایمان به خداوند یکتا در مبارزه با رژیم پرقدرت شاه در ایران، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند، زندگی ایشان الگوی مناسبی برای همه مسلمانان است.
• احمد جبرئیل، دبیر کل جبهه خلق برای آزادی فلسطین:
امام خمینی (ره) با انقلاب اسلامی خود، روحیه انقلابی را به اسلام و عزت و کرامت را به مسلمانان بازگرداند. بنیانگذار جمهوری اسلامی، اسلام را از انزوا نجات داد. دیدگاه مرتجعانه نسبت به این دین مبین را که دشمنان در طول صدها سال ارائه کرده بودند،
از میان برد و مقوله دین افیون ملتها را منسوخ کرد و اسلام را در سطح بینالمللی به عنوان یک نیاز انسانی در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مادی و معنوی، مطرح کرد. امام خمینی (ره) توانست جهان اسلام را از خواب بیدار کرده، به مسلمانان حیات جدیدی ببخشد. امام راحل ثابت کرد که اسلام قادر است ملتهای مستضعف و محروم را آزاد کرده، آنان را در برابر کشورهای استکباری و طغیانگر به حرکت درآورد.
• پروفسور کارستن کولپه، خاورشناس غربى و ایران شناس نامدار:
«انقلاب اسلامى و رهبر آن (امام) خمینى که بسیارى از مسلمانان مقیم خارج جهان اسلام را در مسیر بازیابى هویت اسلامى خویش قرار داد، بدون تردید، آغازگر جنبش تجدید حیات اسلام است که اثرگذارى فرا ملیتى داشته است. بعد از پیروزى انقلاب ایران در سال1979، به طور کلى اوضاع سیاسى به گونهاى شد که از طرف گروههاى مختلف، اعم از زن و مرد مسلمان، شاگردان مدارس، دانشجویان،
دست اندرکاران آموزشهاى دینى، پلیس، کارمندان، اعضاى جوامع مذهبى و کلیسایى کاتولیکى و پروتستانى و همچنین احزاب سیاسى، پیوسته تقاضاهایى را در رابطه معرفى جامع و کامل اسلام و انقلاب اسلامى مطرح مىکردند».
و من با شعر...
تو با غرور حرف می زنی
و من با عشق...
تو می توانی همه را به یک اندازه دوست داشته باشی
و من تنها می توانم یک نفر را
به اندازه ی همه دوست داشته باشم...
تو دلت را از من پنهان کردی، ترسیدی رازداری بلد نباشم
و من چه زیبا به تو اطمینان کردم و
اجازه دادم بدانی چقدر دوستت دارم...
تو خشنود از این که توانسته ای از عشق فاصله بگیری
و من خشنود از این که کوتاهی نکردم و
برای این عشق تا پای گریه ایستادم...
راستی، کدام یک خوشبخت تریم؟