"وَاللَّهِ لَوْ کان لِی شِیعَةٌ بَعَدَدِ هذِهِ الْجَداء ما وَسَعَنِی الْقُعُودُ "
و روزگاری شده است
که لیاقت قربانی شدن برای شما را
از ما گرفته اند
و به حیوانات داده اند
.............
فرموده بود : سُدَیر!
اگر به اندازه ی این گله ی گوسفند ، یار داشتم قیام می کردم
سدیر گوسفندها را شمرده بود ، هفده تا بودند ...
" بحار الانوار، ج 47، ص 372 - 373."
پی نوشت :
- قد أقبل إلیکم شهر الله... به شهر خدا نزدیک می شویم...
- ماه مبارک رمضان هم نزدیکه ، شیطون دوباره زنجیر میشه و نفس کشیدن راحتتر از هر زمانی میشه . باز داره یه دروازه ای باز میشه تا بتونم خودم و از این منجلاب گناه و آلودگی بیرون بکشم.
- دوباره مناجاتهای شبانه ، مسجد ارک ، نوای دلنشین و باصفای حاج منصور ارضی . دعا کنید امسال توفیقم بشه .
- دیروز عصر با برادر علی (وبلاگ فانوس جزیره) و سیدخودمون رفته بودیم بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها و دلی تازه کردیم .
- دیروز صبح هم از خیابون جمهوری رد میشدم ، دوباره چشمم افتاد به اون مغازه سر نبش و یاد خاطره قدیمی و آرزوی کهنه دوباره زنده شد ، نرسیدن به بعضی آرزوها سخته اما بعضی آرزوها خیلی خیلی سختتره .
خوب است آدمها برای هر کدام از آرزوهایشان
نذر کنند ، چلّه بگیرند
نه فقط به خاطر این که به آرزوهایشان برسند
بخاطر اینکه ببینند ، آرزوهای چهل روز پیش
هنوز آرزویش هستند؟؟؟
هر چقدر فکر کردم دیدم آرزویم همان هست که بود !!!
- دعام کنید لطفا ؛ خیلی ...