فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَیْهِ قَالُواْ
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ
مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ
مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ
وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ
إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ
میدونم سرمایه ای ندارم
میدونم دستم خالیه
و خودِت میدونی از لطفهای فراوونت ممنونم و شاکر
_ اما_
وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ ...
"بده در راه خدا"
نمیدونم دیگه چه جوری ازت بخوام ...
چی بگم که ...
*******************************************************************
پی نوشت :
- این روزها خیلی خستم و بی حال ، شور و نشاط قدیم و ندارم و زود از کوره در میرم . به قول برادر علی(وبلاگ فانوس جزیره) که به شوخی میگه: آقا دل نمیدی .
- دیشب جلسه راهیان نور تو مسجد بود که هنوز ننشسته ، به همه توپیدم و بنده خدا بچه ها که سراشون پایین بود و چَشم می گفتند.
- دعامون کنید ....