عجیب دلتنگِ آن دعای عهدی هستم
که بعد از طلوع آفتاب
وقتی همه ی بغض های یک عمر راِ بر میداری
اشکهایت را کف دست میگیری
و به آقا نشان میدهی
_ بی هوا _
در فضای صحن مسجد پخش می شود :
اللهم رب النور العظیم و رب الکرسی الرفیع
.......................................
...........................
انگار او هم دارد بغضهایش را به تو نشان میدهد
عجیب دلتنگم ...
*******************************************************
_ به یاد چله های دعای عهدی که با رفقا در مسجد داشتیم ، یادش بخیر ... چه صفایی داشت ، کاش دوباره روزیم شود ...
می شود آقا ؟... قبولم کنی ؟