من لی غیرک ...

گاهی فکر می کنم

بعضی ها هم هستند

که خدا به آنها می گوید

من غیر از تو کسی را ندارم...

.

.

.

.

اما امروز آمدم بگویم :

خدایـــــــــــــــــــا جز تـــو کســـــــــی را ندارم

تو با خاک هیچ نسبتی نداشتی ...

...در خون کشید قافیه ها را ، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
اوکهکشان روشن هفده ستاره بود...

صلی الله عَلَیک
و علی روحِک
و بَدَنِک ...

فقط خدا می داند بر این روح و بدن چه گذشت
فقط خدا باید خودش بر روی زخم هایت مَرهَم بگذارد
کار هیچ کس نیست ...
***********************************************************
 حسین من ... حسین من ... حسین من...

 بُگذار صدایت کنم ... بُگذار برایت گریه کنم ... بُگذار برایت ناله کنم

 چیز زیادی نمی خواهم
 بُگذار برایت بمیرم . همین ...

محبت

با حسین نیستی با ادب باش.


...............
فرمود مادرت به عزایت بنشیند
حرّ، سرش را پایین انداخت
گفت اگر کسی غیر از تو این حرف را می زد جوابش را می دادم
اما تو پسر فاطمه ای.
دیگر محبت حرّ افتاده بود توی دل امام...

پی نوشت :

کاش محبت من هم در دلت بیفتد

یا عزیـــــــــــــــــــز فاطـــــــــــــــــــــــــــــمه

فاینما تولوا فثم وجه الله...

این روزها

هر طرف را که نگاه می کنم

تو بالای نیزه ای...

پی نوشت :

- این ایام ما رو از دعای خیرتون محروم نکنین.

- بزودی سعی میکنم حضورمو توی این کلبه دلتنگیام بیشتر کنم...

- این روزا به نوشتن توی میهمان خیلی نیاز دارم...