میهمان

میهمان

ما در این دنیا چند روزی میهمان هستیم ، چه خوب است فرصت را غنیمت بشماریم و در راه او گام بر داریم .
... میهمان ...

بایگانی
میهمان

ساخت کد آهنگ

حسین ؛ کشتی نجات

جمعه, ۱۹ آذر ۱۳۸۹، ۱۲:۵۱ ب.ظ

 

ارتباط بچه در رحم مادر فقط بوسیله بند ناف است. اگر این بند ناف قطع گردد بلافاصله بچه سقط می شود. اهل بیت علیهم السلام به منزله بند ناف بین ما و خدا هستند که اگر لحظه ای ارتباط ما با ایشان قطع گردد ، سقط خواهیم شد و بوسیله این قطع ارتباط ، رابطه ما با خدا هم قطع خواهد شد. همه اهل بیت کشتی نجاتند ، اما کشتی امام حسین سریعتر است و وقتی که حرکت می کند سایر کشتی ها کنار می کشند و راه را برای آن باز می کنند. کشتی حسینی در میان موج ها و طوفانها سرعت بیشتری دارد و‌آسانتر به ساحل نجات می رسد. همچنین همه امامان چراغ هدایتند ، ولی محدوده نور رسانی حسین علیه السلام وسیع تر است. همه ائمه ، قلعه و پناه محکم و نفوذ ناپذیرند ، لکن راه قلعه و دژ حسینی هموارتر است.امام حسین رو به خدا سریع است ، تجلی خدا هم به سوی او سریع است. راه خدا سخت است اما با امام حسین خیلی سریع و آسان و کم کار است.بزرگی می گفت : تنها و تنها سید الشهداء است که در بازار عالم ، جنس بنجل را می خرد. تنها اوست که مشتری جنسهای باد کرده ای مثل ماست. هر کسی ، با هر کارنامه خرابی ، به محض آنکه اراده ورود به کشتی او را بکند ، خود حضرت به استقبالش می آید. حضرت حسین علیه السلام با آشغالها هم معامله می کند ، به شرط آنکه خلایق اهل معامله باشند. بی تردید ، سفره حضرت حسین علیه السلام بزرگترین سفره نزدیکی به خدا است. حضرت سید الشهداء مظهر احسان خداوند است ؛ و مردم توسط ایشان و کشتی نجات او ، به مقام قرب الهی خواهند رسید. اگر خلایق به خودشان واگذار شوند ، هیچگاه دستشان به توحید نمی رسد. ولی محبت و خدمت به حضرت سید الشهداء است که جبران کمبودهای ما را می کند. رفقا کسی که می خواهد توحیدی باشد ، ابتدا باید حسینی شود. چون اصل توحید ، در باطن محبت به امام حسین علیه السلام پیدا خواهد شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۱۹
وحید

نظرات  (۱۰)

سلام

نقل مجعول و مشهور ، را در مرتیا بخوانید .

دعا بفرمایید
سلام

با " نام حسین ( ع ) به روز شدم .

دعا فراموش نشود .
سلام


بفرمایید روضه علی اکبر ( ع ) .

ملتمس دعای خیر
۲۵ آذر ۸۹ ، ۰۹:۴۴ حامد محقق / خارج از ایران
سلام / منتظر حضور و نظرات شما هستیم
سرنی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد، در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم ها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی، بی سوار و بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود

سلام دوست عزیز
امیدوارم عزاداریهایت به امضاء صاحب عزا حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسد
عاقبت بخیر و سعادتمند باشی انشاالله
التماس دعا
۲۹ آذر ۸۹ ، ۱۱:۵۴ بهارنارنج
حسین(ع) جایگاهم را در برابر عظمت خداوند به من نمایان ساخت...

التماس دعا
مهربانی همیشه ارزشمندتر است
بانوی خردمندی در کوهستان سفر می کرد که سنگ گران قیمتی را در جوی آبی پیدا کرد .روز بعد به مسافری رسید که گرسنه بود. بانوی خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود. مسافر گرسنه . سنگ قیمتی را در کیف بانوی خردمند دید . از آن خوشش آمد واز او خواست که آن سنگ را به بدهد. زن خردمند هم بی درنگ سنگ را به اوداد.مسافر بسیار شادمتن شد واز این که شانس به اوروی کرده بود.از خوشحالی سر از ژای نمی شناخت . او می دانست که جواهر به قدری با ارزش است که تا آخر عمر می تواند راحت زندگی کند. ولی چند روز بعد مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر بانوی خردمند را پیدا کند. بالاخره هنگامی که او را یافت . سنگ را پس داد وگفت :

(( خیلی فکر کردم . می دانم این سنگ چقدر با ارزش است. اما آن را به تو پس می دهم با این امید که چیزی ارزشمنتر از ان به من بدهی . اگر می توانی آن محبتی را به من بده که به تو قدرت داد این سنگ را به من ببخشی!))
۳۰ آذر ۸۹ ، ۰۹:۱۷ آسمانی ها
سلام
این ایام رو تسلیت عرض میکنم
به در میگم دیوار بشنوه :
(معرفت در گرانیست به هر کس ندهند)
بعد از مدتی آپم
التماس دعا
گفت: این روزها سران فتنه بدجوری از یادآوری واقعه عاشورا و بازخوانی ماجرای شهادت امام حسین علیه السلام ابراز نگرانی کرده و عصبانی به نظر می رسند.
گفتم: حق دارند! چون یادآوری واقعه عاشورا، نشان می دهد که موسوی و خاتمی و کروبی در جریان فتنه 88 در نقش چه کسانی ظاهر شده بودند.
گفت: ایول!
گفتم: عمر سعد و شمر و ابن زیاد با وعده و دستور کاخ سبز اموی در مقابل امام حسین(ع) ایستادند، سران فتنه هم با دستور آمریکا و اسرائیل و انگلیس شال سبز اموی بر گردن انداختند و در مقابل اسلام صف کشیدند.
گفت: باز هم ایول! عمر سعد و شمر و ابن زیاد در آغاز کار ادعای مسلمان بودن داشتند و بعد از پایان ماجرا، با صراحت به نفی اسلام و نبوت پرداختند.
گفتم: سران فتنه هم ابتدا ادعای پیروی از خط امام(ره) داشتند ولی چند ماه بعد، نه فقط خط امام(ره) را نفی کردند، بلکه به امام حسین(ع) و اسلام نیز آشکارا اهانت کردند.
گفت: عمر سعد روز عاشورا لشکر خود را «سپاهیان خدا» نامیده بود!
گفتم: سران فتنه هم از اهانت کنندگان به عاشورای حسینی(ع) با عنوان «مردان خداجوی»! یاد کردند.
گفت: پس حق دارند از یادآوری تاریخ عاشورا عصبانی باشند ولی حالا که فتنه تمام شده چرا هنوز وحشت زده اند.
گفتم: از بقیه ماجرا می ترسند و باید هم بترسند چون فتنه تمام شده، اما هنوز «مختار» کار خود را شروع نکرده است.
علمدار
نام تو بر کتیبه پیکار مانده است
در لابه لای این همه نیزار مانده است

اینجا تمام پنجره ها با حضور تو
فریاد می زنند که سردار مانده است

از آن طرف تلاطم یک مشت بوف کور
در ازدحام نکبت و ادبار مانده است

اینجا چه حکمتی ست که این مشک تشنه نیز
در انتظار یک لب تب دار مانده است

نام تو در تمامی تاریخ روزگار
اسطوره همیشه علمدار مانده است

آنجا سری به روی دلی آب می شود
آرام باش لحظه دیدار مانده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">